تغییرات ساختاری مغز پس از تروما
تغییرات ساختاری مغز پس از تروما
تروما میتواند ساختار مغز را به طور قابل توجهی تغییر دهد، به ویژه اگر تجربههای آسیبزا در دوران کودکی رخ داده باشند یا طولانی مدت باشند.
یکی از مهمترین بخشهای تحت تأثیر، آمیگدال است که مرکز ترس و واکنشهای احساسی محسوب میشود.
تروما باعث میشود این بخش مغز بیش از حد فعال شود و فرد نسبت به خطرات واقعی و حتی خیالی حساسیت بیشتری پیدا کند. همچنین حجم آمیگدال ممکن است افزایش یابد که منجر به واکنشهای هیجانی شدید و اضطراب دائمی میشود.
هیپوکامپ بخش دیگری از مغز است که مسئول حافظه و تشخیص زمان و مکان اتفاقات است.
تروماهای مزمن میتوانند باعث کوچک شدن هیپوکامپ شوند و مشکلات حافظه، خاطرات مزاحم و دشواری در تشخیص موقعیتهای خطرناک را ایجاد کنند.
در کنار آن، قشر پیشپیشانی که وظیفه تنظیم هیجانات، کنترل تکانهها و تصمیمگیری منطقی را بر عهده دارد، نیز تحت تأثیر قرار میگیرد و فعالیت آن کاهش مییابد.
این موضوع باعث میشود فرد در کنترل احساسات و ترس خود دچار مشکل شود. همچنین بخشی که که دو نیمکره مغز را به هم متصل میکند، ممکن است در اثر تروماهای دوران کودکی به درستی شکل نگیرد و ارتباط بین بخشهای مختلف مغز مختل شود.
تغییرات عملکردی مغز پس از تروما
تروما نه تنها ساختار مغز را تغییر میدهد، بلکه نحوه عملکرد و ارتباط بین مناطق مختلف مغز را نیز دچار اختلال میکند.
محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال یا HPA، که مسئول پاسخ به استرس است، ممکن است بیش از حد فعال شود و میزان کورتیزول در بدن افزایش یابد.
این حالت باعث میشود فرد نسبت به استرس حساستر شود و حتی در شرایط عادی نیز واکنشهای شدیدی نشان دهد.
ارتباط بین قشر پیشپیشانی و آمیگدال نیز تحت تأثیر قرار میگیرد و فرد توانایی کنترل ترس و اضطراب خود را از دست میدهد.
علاوه بر این، پردازش حسی در مغز تحت تأثیر تروما افزایش مییابد و فرد به محرکهای محیطی بیش از حد حساس میشود.
تغییرات شیمیایی مغز پس از تروما
تروما باعث تغییرات شیمیایی در مغز نیز میشود. یکی از مهمترین انتقالدهندهها گلوتامات است که افزایش آن میتواند به آسیب به نورونها و مشکلات حافظه و یادگیری منجر شود.
در مقابل GABA که نقش مهاری دارد و پاسخ به استرس را کنترل میکند، کاهش مییابد و این باعث میشود فرد واکنشهای شدیدی نسبت به شرایط استرسزا داشته باشد.
همچنین تعادل دوپامین و سروتونین در مغز دچار اختلال میشود که منجر به اضطراب، افسردگی و سایر مشکلات روانی میشود.
اثرات اپیژنتیکی و بلندمدت تروما
تروما میتواند علاوه بر تغییرات ساختاری و شیمیایی، بر بیان ژنها نیز تأثیر بگذارد.
این اثرات که به نام تغییرات اپیژنتیکی شناخته میشوند، میتوانند پاسخ بدن به استرس را در طولانیمدت تغییر دهند و حتی نسلهای بعدی را تحت تأثیر قرار دهند.
بنابراین، تروما فقط یک تجربه روانی نیست بلکه اثرات فیزیکی و ژنتیکی قابل توجهی در مغز و بدن باقی میگذارد.
پیامدهای قابل مشاهده تروما
تغییرات مغزی ناشی از تروما باعث میشوند فرد در زندگی روزمره با مشکلاتی مواجه شود.
افزایش اضطراب، هوشیاری بیش از حد، ناتوانی در کنترل هیجانات، خاطرات مزاحم و فلشبکها نمونههایی از پیامدهای رایج هستند.
همچنین مشکلات حافظه، کاهش تمرکز، واکنشهای شدید به محرکها و استرس مزمن میتوانند کیفیت زندگی فرد را کاهش دهند.
با این حال، مغز قابلیتی به نام تاب آوری و انعطافپذیری دارد و با استفاده از درمانهای روانشناختی، تمرینات ذهنی و حمایت اجتماعی، امکان بازسازی عملکردهای مغز و کاهش آثار تروما وجود دارد.
درمانهای روانشناختی مانند رواندرمانی شناختی-رفتاری (CBT) یا درمانهای مبتنی بر ذهنآگاهی باعث میشوند مغز بتواند ارتباط بین قشر پیشپیشانی و آمیگدال را تقویت کند. این به فرد کمک میکند تا واکنشهای ترس و اضطراب را بهتر کنترل کند و تصمیمات منطقیتر در شرایط استرسزا بگیرد.
تروما باعث فعال شدن بیشازحد محور HPA و افزایش کورتیزول میشود. تمرینهای تنفس، مدیتیشن و درمانهای مبتنی بر آرامسازی میتوانند این محور را تنظیم کنند و سطح استرس و اضطراب را کاهش دهند. کاهش واکنش بیشفعال بدن به تهدیدات، به مرور زمان تابآوری را افزایش میدهد.
درمانهای تخصصی مانند EMDR (Desensitization and Reprocessing Eye Movement Therapy) و رواندرمانی تجربی، کمک میکنند تا خاطرات آسیبزا به شکل امن و کنترلشده پردازش شوند. این کار باعث میشود خاطرات مزاحم یا فلشبکها کمتر شوند و هیجانات منفی مرتبط با تروما کاهش یابند.
افرادی که تابآوری بالایی دارند، معمولاً انگیزه بیشتری برای ادامه درمان و مشارکت فعال در جلسات دارند. آنها میتوانند با اعتماد به نفس بیشتر با مشکلات روبهرو شوند و تکنیکهای رواندرمانی را به شکل عملی در زندگی روزمره خود اجرا کنند.
تابآوری کمک میکند فرد تجربههای آسیبزا را بپذیرد و کمتر مقاومت نشان دهد. پذیرش تجربهها یک مرحله مهم در درمان تروما است؛ وقتی فرد بتواند خاطرات و هیجانات مرتبط با تروما را بدون ترس یا اجتناب بررسی کند، فرایند پردازش روانی و کاهش علائم مزاحم سریعتر و مؤثرتر پیش میرود.
تابآوری باعث میشود فرد احساسات و هیجانات منفی را بهتر مدیریت کند. در درمان تروما، فرد بارها با احساسات ترس، خشم یا اندوه مواجه میشود. تابآوری به او کمک میکند این هیجانات را تحمل کند و از آنها برای رشد و یادگیری استفاده کند، بدون آنکه از درمان دست بکشد یا به خود آسیب بزند.
نرگس زمانی نویسنده و مترجم در خاتمه آورده است تابآوری مانند یک نیروی پشتیبان داخلی عمل میکند که درمان تروما را موثرتر، پایدارتر و سریعتر میسازد.
فرد تابآور راحتتر با هیجانات و خاطرات آسیبزا مواجه میشود، مهارتها را به کار میگیرد، امید خود را حفظ میکند و در نهایت مسیر بهبودی را هموارتر میبیند.

۱ بازدید
۰ امتیاز
۰ نظر
نظرات کاربران
هنوز هیچ نظری ثبت نشده است !
نظر شما چیست ؟!
شما نیز می توانید نظر خود را راجب این مقاله در زیر بنویسید !
نام کامل شما * :
نام کامل خود را وارد کنید !
آدرس ایمیل شما :
آدرس ایمیل خود را وارد کنید !
متن نظر شما :
نظر خود را به فارسی در بالا بنویسید !
کد امنیتی :
کد امنیتی روبرو را وارد نمایید !