تاب آوری و حمایت اجتماعی
انسجام نیازمندی اول درالگوی موفق" سلامت " است.
انسجام کمترین هزینه و بهترین نتیجه را دارد از این رو در بهینه سازی سلامت و درتوسعه و تحول از جایگاه ویژه برخوردار است .
انسجام مبتنی بر پذیرش و انعطاف است و سرمایه ای اجتماعی به شمار می آید ، جوامع هنگامی که شان و حقوق همه اعضا خودرا فراهم و رعایت کنند قدرت مقابله و مواجهه باچالش و بلایا را توسعه داده و ازهمین طریق سبب توسعه و تقویت تاب آوری را موجب شده اند .
عضویت در گروه از یک سوتحت تاثیرنیروهای موافق ، مشوق ، ترغیب و تقویت کننده قرار دارد و از سوی دیگرنیز نیروهایی وجود دارند که خروج از گروه را تحریک و تقویت میکنند . از هم گسستگی و نفاق بستر آسیب و مرض است.
اختلال درپیوند و حمایت های اجتماعی ، به معنای آسیب پذیری و اختلال در تاب آوری است.
درعصب شناسی ، فیزیولوژی ، مهندسی ، روانشناسی ، مطالعات اجتماعی و خانواده ، اقتصاد و استراتژی هم احتمالا همین گونه است که:
انسجام توسعه دهنده سلامت و پایداری است.
همبستگی ، هم افزایی ، امداد و حمایت، پیشانی مباحث تاب آوری درهمه زمینه هاست. درگوشه وکنار ادبیات نظری تاب آوری مکرر به واژه های درخشان مهربانی ، همدلی ، مشارکت ، حمایت طلبی ، پیوند های اجتماعی ، فعالیتهای خیریه ، مرزبندی و قانون مداری ، و کلماتی از این دست گرم و متبرک ، سالم و سازنده بر میخوریم که رسش و بلوغ آنها در واقع تقویت و توسعه تاب آوری و متضمن سلامت اجتماعی است .
پژوهشهای متعدد هم حاکی از نقش موثر حمایت های اجتماعی در توسعه تاب آوری است.
درواقع جامعه تاب آور جامعه ای متجانس و متحد است و این انسجام راز مصونیت در برابر آسیب ها و بلایا خواهد بود در خصوص خانواده و افراد هم ، آنان که ارتباطات و مشارکت های اجتماعی پرورده و معنا دار داشته نه تنها سرمایه و توان اجتماعی خود را برای مقابله با عوامل تهدید کننده رشدوتوسعه میدهند بلکه خود نیز سرمایه و عامل حمایت کننده سایر اعضاء در دیگر سازه های اجتماعی به شمار می آیند . فی الواقع حمایت اجتماعی بیشتر سلامتی و بهزیستی روانشناختی بهتری را نمایندگی و معرفی میکند.
حمایت اجتماعی قابلیت پیشی بینی سلامت روان و بهزیستی روانشناختی را نیز دارد.(حسینی ،۱۳۸۸).
در حوزه خانواده هم این قضیه دستمایه پژوهش های متنوع و متعدد قرار گرفته است که عموما در نتایج تشابه وهمسویی دارند که برخورداری از امداد و حمایت اجتماعی سبب ارتقاء سلامت و هم چنین رضایت از زندگی خواهد بود برای نمونه میتوان به (آسایش ، ۱۳۹۰) و ( مسعود نیا ، ۱۳۸۹) و ( آخوندی و هومن ، ۱۳۷۶) و ( میکاییلی و همکاران |، ۱۳۹۱) و ( بخشانی ، ۱۳۹۱) اشاره کرد . البته این تحقیقات صرفا نمونه های انجام شده ای در حوزه امداد و حمایت های اجتماعی هستند که هرکدام یا بر نقش آن بر پیشگیری از افسردگی ، ارتقاء سلامت ، حرمت خود ، قدرت مقابله بیماران سخت درمان وبی درمان و در مواردی هم اعتیاد تمرکز داشته اند .
ساده تر آن است که بگوییم تاب آوری با حمایت اجتماعی رابطه مستقیم داردو درمواردی نیزقابلیت پیش بینی نیز گزارش شده است .
بهزیستی روانشناختی و سلامت اجتماعی در خلاء اتفاق نمی افتد و در این میانه جایگاه پیوندها و ارتباطات ، حمایت و تجانس اجتماعی جایگاهی ممتاز واز اهمیت فراوان برخوردار است .
جوامع تاب آور جوامعی متجانس و برخوردار از اتحاد وپیوندهای مستحکم هستند .
هم از این رو ست که گفته میشود:چالش اصلی حفظ و ارتقاء سلامت مساله ارتباطات انسانی است.
دکتر محمدرضا مقدسی بنیانگذار رسانه تاب آوری ایران در ادامه تاکید میکند هر گونه اخلال در همبستگی اجتماعی اخلال در تاب آوری است لذا هر قدر روابط متقابل اجتماعی قویتر باشد به همان میزان از قدرت تاب آوری بیشتری برخوردار خواهیم بود.
انسجام به عنوان نیازمندی اساسی در الگوی موفقیت سلامت، نقش بیبدیلی در بهبود کیفیت و کارایی سیستمهای بهداشتی ایفا میکند. زمانی که اجزای مختلف یک نظام سلامت بهطور هماهنگ و یکپارچه فعالیت میکنند، هزینهها کاهش یافته و بهرهوری به حداکثر میرسد.
انسجام به معنای همسویی استراتژیک اهداف، منابع و فرآیندها است که باعث میشود خدمات سلامت بدون اتلاف وقت و منابع ارزشمند ارائه شود.
این هماهنگی در نهایت منجر به ارتقاء کیفیت مراقبتهای پزشکی، افزایش رضایت بیماران و بهبود نتایج سلامت جامعه میشود. از این رو، اهمیت انسجام در هر برنامه بهینهسازی و توسعه نظام سلامت غیرقابل انکار است.
در بهینهسازی سلامت، انسجام کمترین هزینه را به دنبال دارد زیرا از موازیکاریها و تکرار غیرضروری جلوگیری میکند. وقتی تمامی بخشها مانند درمان، پیشگیری، آموزش و مدیریت بهصورت هماهنگ و همگرا فعالیت میکنند، منابع مالی و انسانی به بهترین شکل ممکن مورد استفاده قرار میگیرند.
این امر باعث میشود که هزینههای زائد کاهش یافته و تمرکز بیشتری بر فعالیتهای مؤثر و نتیجهبخش صورت گیرد. ضمن اینکه انسجام در فرآیندهای سلامت، با بهبود جریان کار و کاهش خطاهای درمانی، افزایش اثربخشی و بهرهوری خدمات را تضمین میکند.
هر گونه تحول و توسعه در این حوزه باید با تاکید بر انسجام اجزای مختلف دنبال شود تا سیستم سلامت به طور پایدار و با کمترین هزینه به اهداف خود دست یابد.
از سوی دیگر، انسجام به عنوان عاملی تعیین کننده در توسعه و تحول نظام سلامت نقش برجستهای دارد.
ایجاد ساختارها و سیاستهای منسجم باعث میشود که تغییرات به شکلی هدفمند و هماهنگ در سطح ملی، منطقهای و محلی اجرا شود.
این هماهنگی موجب تسریع در پیادهسازی طرحهای سلامت بویژه پروژه های سلامت محله محور شده و انسجام عملکردی، ارتباط بین سازمانها و اجرای سیاستها را بهبود میبخشد.
انسجام در نظام سلامت باعث افزایش اعتماد عمومی و تعامل مثبت میان ذینفعان مانند بیماران، ارائهدهندگان خدمات و سیاستگذاران میگردد.
یک نظام سلامت منسجم قادر است با چالشهای پیچیده و متنوع این حوزه به گونهای مؤثر مقابله کند و مسیر توسعه پایدار را هموار نماید. بنابراین، انسجام به عنوان یک رکن اساسی، جایگاه ویژهای در بهینهسازی، توسعه و تحول موفق نظام سلامت دارد که باید همواره مدنظر برنامهریزان و مدیران این حوزه قرار گیرد.

۳ بازدید
۰ امتیاز
۰ نظر
هنوز هیچ نظری ثبت نشده است !