اهمیت همبستگی اجتماعی در تابآوری جوامع
همبستگی یک ارزش اخلاقی و یک استراتژی کارآمد برای بقا و توسعه پایدار است.
پدر تاب آوری ایران دکتر محمدرضا مقدسی تاکید کرد :
همبستگی ارزش بنیادین بقای انسان است.
مشاور عالی ماموریت ملی تاب آوری فرهنگی در ادامه آورده است :
همبستگی پایه و اساس بقای انسان است؛ پیوند عمیق و حمایت متقابل میان افراد موجب تقویت تاب آوری است.
تجربه بحران طبیعی و ارزش همبستگی اجتماعی
بحرانهای طبیعی مانند زلزله، سیل، آتشسوزی جنگلها، خشکسالی یا طوفان تنها یک تهدید طبیعی نیستند، بلکه آزمایشی جدی برای جامعه و میزان همبستگی افراد آن محسوب میشوند. هنگامی که یک بحران طبیعی رخ میدهد، ساختارهای عادی زندگی فردی و اجتماعی دچار اختلال میشوند و مردم با وضعیتی مواجه میشوند که در آن امنیت، سلامت، داراییها و حتی هویت اجتماعیشان به خطر میافتد.
در چنین شرایطی، آنچه بیش از هر چیز اهمیت پیدا میکند، قدرت همبستگی اجتماعی است. همبستگی به معنای حمایت متقابل، همکاری جمعی و ایجاد پیوندهای انسانی برای غلبه بر بحران است.
تجربههای متعدد در کشورهای مختلف نشان داده است که جامعههایی که سرمایه اجتماعی بالاتری دارند و روابط مبتنی بر اعتماد و همیاری در میان شهروندان آنها قویتر است، توانایی بیشتری در مدیریت بحرانهای طبیعی و بازسازی پس از آن دارند.
از سوی دیگر، در جوامعی که شکافهای اجتماعی، بیاعتمادی و فردگرایی شدید وجود دارد، بحرانها به سرعت به تشدید مشکلات اجتماعی، فروپاشی اعتماد و حتی گسترش آسیبهای روانی منجر میشوند. بنابراین تجربه بحران طبیعی، نهتنها یک چالش زیستی یا اقتصادی است، بلکه فرصتی برای بازشناسی و برجسته شدن ارزش همبستگی انسانی و اجتماعی است که ریشه در فرهنگ، اخلاق و تاریخ جوامع دارد.
همبستگی بهعنوان نخستین پاسخ به بحران طبیعی
در روزها و ساعتهای ابتدایی هر بحران طبیعی، معمولا نهادهای رسمی و سازمانهای دولتی قادر به پاسخگویی فوری و همهجانبه نیستند. در چنین شرایطی، کمکهای مردمی و همبستگی خودجوش بهعنوان نخستین و مؤثرترین واکنش ظاهر میشود. برای مثال، پس از وقوع زلزله یا سیل، همسایگان نخستین کسانی هستند که دست به امدادرسانی میزنند، افراد در محل خود را از زیر آوار بیرون میکشند، مواد غذایی یا سرپناه موقت فراهم میکنند و فضای عاطفی لازم برای آرامسازی آسیبدیدگان را ایجاد مینمایند.
همین تجربههای واقعی نشان میدهد که هیچ نظام رسمی بدون وجود همبستگی مردمی نمیتواند از عهده مدیریت بحران طبیعی برآید. علاوه بر کمکهای فوری، همبستگی در سطح گستردهتر به معنای تشکیل گروههای داوطلبی، جمعآوری کمکهای مالی و غیرمالی، همیاری برای بازسازی خانهها و حتی حمایتهای روانی ـ اجتماعی از آسیبدیدگان است. این فرایند نشان میدهد که تجربه بحران طبیعی، نقشی حیاتی در تقویت حس تعلق و مسئولیتپذیری شهروندان دارد و در حقیقت، مردم درمییابند که بقای هر فرد در گرو بقای جمع است.
از دیدگاه علمی، روانشناسان اجتماعی بر این باورند که در لحظههای بحران، همبستگی نقش درمانگر جمعی را ایفا میکند و حتی از بروز بسیاری از آسیبهای روانی همچون افسردگی، اضطراب یا احساس بیپناهی جلوگیری مینماید.
همبستگی اجتماعی و بازسازی سرمایه انسانی پس از بحران طبیعی
یکی از ابعاد مهم تجربه بحران طبیعی، بازسازی پس از آن است. بحرانها صرفا به ویرانیهای مادی محدود نمیشوند، بلکه با از دست رفتن سرمایههای انسانی، کاهش امید به زندگی، تخریب روابط اجتماعی و فرسایش اعتماد عمومی همراه هستند. در چنین شرایطی، همبستگی اجتماعی به منزله موتور بازسازی عمل میکند. جوامعی که بر اساس ارزش همیاری و مشارکت جمعی فعالیت میکنند، سریعتر به مسیر عادی زندگی بازمیگردند.
برای نمونه، تجربه کشورهایی که با زلزلههای شدید روبهرو شدند نشان میدهد که سازمانهای محلی، انجمنهای مردمنهاد و شبکههای داوطلبی، بیشترین نقش را در بازسازی خانهها، مدارس و مراکز درمانی داشتهاند. همبستگی نهتنها به بازسازی فیزیکی کمک میکند بلکه به بازسازی روانی افراد آسیبدیده نیز میانجامد.
فردی که میبیند جامعه و همنوعانش او را تنها نمیگذارند، انگیزه بیشتری برای بازگشت به زندگی دارد. به بیان دیگر، تجربه بحران طبیعی یک حقیقت را بهوضوح آشکار میسازد: هیچ جامعهای بدون سرمایه اجتماعی و بدون فرهنگ همبستگی قادر به ایستادن دوباره نخواهد بود.
بنابراین تقویت فرهنگ همبستگی، یک ضرورت پیشینی برای آمادگی در برابر بحرانها است و باید بهعنوان بخشی از راهبردهای کلان در حوزه تابآوری اجتماعی در نظر گرفته شود.
نقش همبستگی در کاهش آسیبهای روانی و اجتماعی
ابعاد روانی و اجتماعی بحرانهای طبیعی به همان اندازه مهم است که ابعاد فیزیکی و اقتصادی آن اهمیت دارد. افراد آسیبدیده اغلب با ترس، سوگ، اضطراب و احساس تنهایی دستبهگریبان هستند. اگر این احساسها مدیریت نشود، میتواند منجر به اختلالات روانی بلندمدت و حتی ناتوانی در بازگشت به زندگی عادی شود.
در اینجا، همبستگی اجتماعی نقش یک سپر روانی را ایفا میکند. حضور جمعی مردم در کنار یکدیگر، برگزاری مراسم همدلی، کمکهای عاطفی و حتی یک گفتوگوی ساده، میتواند امید و آرامش را به بازماندگان بازگرداند.
این تجربه بارها در حوادث طبیعی به اثبات رسیده است که حتی در نبود امکانات پیشرفته درمانی، حضور جامعه و همیاری اجتماعی، از بروز بحرانهای روانی بزرگتر جلوگیری میکند. همبستگی همچنین میتواند حس عدالت اجتماعی را تقویت کند، زیرا در شرایطی که همه آسیب دیدهاند، عدالت توزیعی و تقسیم برابر منابع بر پایه همبستگی جمعی، احساس بیعدالتی را کاهش میدهد. از سوی دیگر، رسانهها با برجسته کردن داستانهای همبستگی در بحرانها، به بازتولید و تقویت این ارزش کمک میکنند. تجربه بحران طبیعی به ما میآموزد که انسانها در ذات خود به هم پیوند خوردهاند و بازسازی روانی تنها از طریق شبکههای حمایتی و عاطفی ممکن است.
بحران طبیعی، همبستگی جهانی و مسئولیت مشترک بشری
تجربه بحران طبیعی تنها محدود به یک منطقه یا یک کشور نیست؛ بلکه در دنیای امروز، بسیاری از بحرانها ابعاد فراملی و جهانی پیدا کردهاند. تغییرات اقلیمی، سیلهای گسترده، آتشسوزیهای مهیب و توفانهای دریایی نشان میدهند که رویدادهای طبیعی مرز نمیشناسند.
در این میان، همبستگی جهانی بهعنوان یک ارزش ضروری مطرح میشود. کمکهای بینالمللی به مناطق زلزلهزده، اعزام تیمهای امدادی از کشورهای مختلف و تشکیل کمپینهای جهانی برای جمعآوری کمکهای مالی، نمونههایی از همبستگی انسانی در مقیاس بینالمللی است.
تجربه بحرانهای طبیعی در سطح جهانی نشان داده است که وقتی کشوری درگیر حادثهای میشود، جامعه جهانی به دلیل حس مشترک انسانی، وظیفه دارد به یاری او بشتابد. این همبستگی جهانی، نشانه بلوغ اخلاقی جوامع و ابزاری برای مدیریت بهتر بحرانهای پیش رو در آینده نیز محسوب میشود. در واقع تجربه بحران طبیعی، بارها به بشریت یادآوری کرده است که در برابر طبیعت همه انسانها برابرند و تنها با همبستگی جهانی میتوان بر تهدیدهای گسترده غلبه کرد.
تجربه بحران طبیعی و برجسته شدن ارزش همبستگی
با مرور تمام ابعاد مختلف، روشن میشود که تجربه بحران طبیعی در ذات خود یک پیام کلیدی دارد: همبستگی ارزش بنیادین بقای انسان است.
بحرانهای طبیعی نشان میدهند که انسانها بدون حمایت یکدیگر قادر به بقا و بازسازی نیستند.
چه در لحظههای نخستین حادثه و چه در مراحل طولانی بازسازی، همبستگی بهعنوان پیوندی حیاتی، نیروی محرکه تابآوری اجتماعی است.
از سوی دیگر، تجربه بحرانها به ما میآموزد که باید پیش از وقوع حادثه نیز بر تقویت سرمایه اجتماعی و گسترش فرهنگ همبستگی تمرکز کنیم، زیرا جامعهای که پیوندهای اجتماعی قوی دارد، در برابر تهدیدهای طبیعی و غیرطبیعی آسیبپذیری کمتری خواهد داشت.
دکترمحمدرضامقدسی مدیر وموسس خانه تاب آوری در ادامه آورده است همبستگی یک ارزش اخلاقی و یک استراتژی کارآمد برای بقا و توسعه پایدار است.
بنابراین، در عصر بحرانهای مکرر و تغییرات اقلیمی، بازتعریف سیاستها و آموزشهای اجتماعی بر محور همبستگی میتواند راهی روشن برای ساختن جوامعی تابآور، انسانی و پایدار باشد.

۱۱ بازدید
۱ امتیاز
۰ نظر
نظرات کاربران
هنوز هیچ نظری ثبت نشده است !
نظر شما چیست ؟!
شما نیز می توانید نظر خود را راجب این مقاله در زیر بنویسید !
نام کامل شما * :
نام کامل خود را وارد کنید !
آدرس ایمیل شما :
آدرس ایمیل خود را وارد کنید !
متن نظر شما :
نظر خود را به فارسی در بالا بنویسید !
کد امنیتی :
کد امنیتی روبرو را وارد نمایید !