رسانهها مانند یک شمشیر دو لبه هستند.
دکتر محمدرضا مقدسی مشاور عالی ماموریت ملی تاب آوری فرهنگی تاکیدمیکند که رسانه میتوانند هم بهعنوان عامل اصلی در تقویت سرمایه اجتماعی و افزایش تابآوری اجتماعی عمل کنند و هم در صورت عملکرد نادرست، منجر به فرسایش سرمایه اجتماعی شوند.
فرسایش اجتماعی (Social Erosion) به فرآیند تدریجی تضعیف و فروپاشی روابط، ارزشها، هنجارها و اعتماد اجتماعی در یک جامعه گفته میشود.
این پدیده زمانی رخ میدهد که سرمایه اجتماعی (Social Capital) و انسجام جمعی (Social Cohesion) کاهش یافته و پیوندهای میان افراد و گروهها سست شوند.
فرسایش اجتماعی میتواند حاصل عوامل مختلفی مانند نابرابری اقتصادی، فساد، عملکرد نادرست رسانهها، کاهش اعتماد به نهادهای سیاسی و اجتماعی، یا گسترش فردگرایی افراطی باشد.
این روند نه تنها روابط بین افراد را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه ساختارهای اجتماعی و حتی کارآمدی نظام حکمرانی را دچار اختلال میکند.
در واقع، فرسایش اجتماعی زنگ خطری برای سلامت جامعه محسوب میشود، زیرا به مرور توانایی جامعه برای مقابله با بحرانها و دستیابی به توسعه پایدار را کاهش میدهد.
ابعاد فرسایش اجتماعی را میتوان در چند سطح بررسی کرد.
نخست، بعد فرهنگی (Cultural Dimension) که شامل از بین رفتن ارزشهای مشترک، هنجارها و سنتهایی است که پایهگذار همبستگی اجتماعی بودهاند.
در این بعد، افزایش فردگرایی، مصرفگرایی و بیتفاوتی اجتماعی به وضوح دیده میشود.
دوم، بعد نهادی (Institutional Dimension) که به کاهش اعتماد عمومی به نهادهای حکومتی، آموزشی، قضایی و رسانهای اشاره دارد.
در این وضعیت، شهروندان احساس میکنند نهادها قادر به پاسخگویی به نیازها و مطالباتشان نیستند و همین موضوع منجر به شکلگیری بیاعتمادی گسترده میشود.
سوم، بعد اقتصادی (Economic Dimension) که شامل افزایش نابرابری، فقر و بیکاری است؛ عواملی که موجب تضعیف انسجام اجتماعی و افزایش فاصله طبقاتی میشوند.
چهارم، بعد روانشناختی و عاطفی (Psychological and Emotional Dimension) که به احساس تنهایی، اضطراب، افسردگی و کاهش امید به آینده در میان شهروندان اشاره دارد.
این بعد نشان میدهد که فرسایش اجتماعی تنها یک پدیده ساختاری نیست، بلکه عمیقاً با زندگی فردی و ذهنی افراد نیز پیوند دارد.
نکته مهم دیگر، بعد ارتباطی (Communicative Dimension) است که با ظهور شبکههای اجتماعی و رسانههای دیجیتال اهمیت بیشتری یافته است.
انتشار اخبار جعلی (Fake News)، گفتار نفرتآمیز (Hate Speech) و قطبیسازی افکار عمومی (Public Polarization) میتواند روند فرسایش اجتماعی را سرعت ببخشد.
از این منظر، ضعف در سواد رسانهای (Media Literacy) و نبود فرهنگ گفتوگوی سازنده، جامعه را در برابر بحرانهای اطلاعاتی آسیبپذیر میکند.
بهطور کلی، فرسایش اجتماعی پدیدهای چندبعدی است که همزمان در سطح فردی، نهادی و ساختاری اثر میگذارد.
مقابله با آن نیازمند سیاستگذاری کلان، آموزش عمومی، تقویت اعتماد اجتماعی و بازسازی سرمایه اجتماعی است.
تنها از این طریق میتوان از تداوم این روند خطرناک جلوگیری کرد و جامعه را در مسیر تابآوری (Resiliency) و پایداری اجتماعی قرار داد.
رسانهها در جهان امروز علاوه بر اینکه منبع اطلاعرسانی هستندنقشی بنیادین در شکلدهی به افکار عمومی و سرمایه اجتماعی ایفا میکنند.
سرمایه اجتماعی که بر پایه اعتماد، همبستگی و همکاری میان افراد شکل میگیرد، به شدت تحت تأثیر نقش رسانهها قرار دارد.
اگر رسانهها با شفافیت و صداقت عمل کنند، میتوانند تابآوری اجتماعی را افزایش دهند؛ اما در صورت انتشار اخبار جعلی و دامنزدن به اختلافات، شاهد فرسایش سرمایه اجتماعی خواهیم بود.
به همین دلیل، رسانهها همانقدر که فرصتساز هستند، میتوانند تهدیدی جدی برای روابط اجتماعی نیز محسوب شوند.
در این مسیر، رسانهها ابزاری بسیار مهم برای تقویت اعتماد اجتماعی محسوب میشوند.
ارائه روایتهای مثبت از همبستگی، آموزش مدیریت بحران و بازنمایی نمونههای موفق از همکاری جمعی، باعث افزایش تابآوری میشود.
در حقیقت، رسانههایی که ارزشهایی همچون همدلی، مشارکت و اعتماد متقابل را تبلیغ میکنند، نهتنها موجب تقویت سرمایه اجتماعی میشوند، بلکه جامعه را در برابر بحرانهای آینده مقاومتر میسازند.
اما در نقطه مقابل، عملکرد غیرمسئولانه رسانهها میتواند فرایند فرسایش سرمایه اجتماعی را سرعت ببخشد.
انتشار اخبار نادرست، برجستهسازی مشکلات و ترویج محتوای منفی، منجر به کاهش اعتماد عمومی و بیاعتمادی به نهادهای اجتماعی میشود.
در چنین شرایطی، جامعه در معرض شکافهای اجتماعی و افزایش آسیبهای روانی قرار میگیرد. این امر نشان میدهد که نقش رسانهها در کاهش یا افزایش تابآوری اجتماعی بسیار حساس و تعیینکننده است.
یکی از عوامل کلیدی برای جلوگیری از این آسیبها، سواد رسانهای است.
جامعهای که شهروندان آن توانایی تحلیل و ارزیابی پیامهای رسانهای را داشته باشند، کمتر فریب اخبار جعلی یا محتوای مغرضانه را میخورند.
آموزش سواد رسانهای در مدارس، دانشگاهها و حتی از طریق خود رسانهها، به تقویت سرمایه اجتماعی و جلوگیری از فرسایش آن کمک میکند.
از این رو، سرمایهگذاری بر آموزش سواد رسانهای یکی از پیششرطهای اصلی برای ارتقای تابآوری اجتماعی در عصر دیجیتال است.
شبکههای اجتماعی بهعنوان بخشی جداییناپذیر از رسانههای نوین، اگرچه امکان مشارکت گسترده و ارتباط سریع را فراهم کردهاند، اما در صورت عدم مدیریت درست میتوانند به بستری برای کاهش اعتماد اجتماعی تبدیل شوند.
انتشار شایعات، گفتارهای نفرتانگیز و حملات سایبری نمونههایی از عواملی هستند که منجر به فرسایش سرمایه اجتماعی میشوند.
بنابراین استفاده هوشمندانه از شبکههای اجتماعی همراه با قوانین حمایتی و ترویج فرهنگ گفتوگو، برای افزایش تابآوری اجتماعی ضروری است.
در عین حال، رسانهها میتوانند بستری برای ترمیم و بازسازی اعتماد اجتماعی باشند.
پوشش فعالیتهای خیرخواهانه، معرفی نمونههای موفق همکاری اجتماعی و تأکید بر نقاط مشترک فرهنگی، میتواند مسیر تقویت سرمایه اجتماعی را هموار کند.
رسانهها زمانی که بر همبستگی و اتحاد تمرکز میکنند، اعتماد اجتماعی بازسازی شده و جامعه توان بیشتری برای مقابله با بحرانها به دست میآورد.
در پایان دکتر محمدرضا مقدسی مدیر و موسس خانه تاب آوری تاکید میکند رسانهها مانند یک شمشیر دو لبه هستند. آنها میتوانند هم بهعنوان عامل اصلی در تقویت سرمایه اجتماعی و افزایش تابآوری اجتماعی عمل کنند و هم در صورت عملکرد نادرست، منجر به فرسایش سرمایه اجتماعی شوند.
از این رو، سیاستگذاری صحیح، ارتقای سواد رسانهای و پایبندی رسانهها به اصول اخلاقی و حرفهای، از ملزومات حفظ سرمایه اجتماعی در جامعه امروز است. آینده هر جامعه به شدت با نقش رسانهها در بازتاب واقعیتها و تقویت اعتماد عمومی گره خورده است.

۴ بازدید
۰ امتیاز
۰ نظر
هنوز هیچ نظری ثبت نشده است !