پایگاه جمعیت همیاران
سلامت روان اجتماعی ایران
قانون سه مکث و تاب‌آوری در سواد رسانه‌ای

در عصر شبکه‌های اجتماعی، اخبار جعلی، بمباران اطلاعات و الگوریتم‌ها، هر کاربر یک مخاطب ساده نیست؛ یک کنشگر رسانه‌ای است.
بدون سواد رسانه‌ای، تشخیص حقیقت از تحریف دشوار می‌شود. تصمیم‌ها احساسی می‌شوند. بازنشرها ناآگاهانه‌اند.

«قانون سه مکث» پاسخی عملی به این وضعیت است.
زهرا نیازاده نویسنده کتاب مسیر تاب آوری در ادامه آورده است قانون به ما می‌آموزد چگونه پیش از باور، قضاوت و بازنشر، مکث کنیم. چگونه پیام‌ها را بفهمیم، منابع را تحلیل کنیم و مسئولانه واکنش نشان دهیم. سه مکث در سواد رسانه‌ای، الگویی کاربردی برای زیستن آگاهانه در جهان پرشتاب رسانه‌هاست؛ الگویی که مخاطب منفعل را به شهروندی آگاه و مسئول تبدیل می‌کند.

سواد رسانه‌ای در جهان معاصر دیگر صرفاً مجموعه‌ای از مهارت‌های فنی برای کار با ابزارها یا تشخیص خبر درست از نادرست نیست؛ بلکه نوعی زیستِ آگاهانه در میان انبوه پیام‌ها، تصویرها، روایت‌ها و الگوریتم‌هاست. انسان امروز، خواه ناخواه، در دریایی از داده و معنا شنا می‌کند؛ داده‌هایی که نه بی‌طرف‌اند و نه خنثی، و معناهایی که همواره در نسبت با قدرت، اقتصاد، فرهنگ و تکنولوژی تولید می‌شوند. در چنین وضعیتی، شتاب مصرف رسانه‌ای می‌تواند ما را به مخاطبانی منفعل، واکنشی و حتی آسیب‌پذیر بدل کند. آنچه می‌تواند این شتاب را مهار کند، «مکث» است؛ مکثی آگاهانه که به ما امکان می‌دهد پیش از باور، بازنشر یا واکنش، اندکی درنگ کنیم.

این نوشتار با طرح «سه مکث» در سواد رسانه‌ای می‌کوشد چارچوبی تأملی ارائه دهد؛ چارچوبی که نه در برابر رسانه می‌ایستد و نه بی‌چون‌وچرا آن را می‌پذیرد، بلکه رابطه‌ای نقادانه، اخلاقی و مسئولانه با آن برقرار می‌کند. این سه مکث عبارت‌اند از: مکث در درک پیام، مکث در منبع و ساخت پیام، و مکث در اثر و کنش پس از دریافت پیام.
هر مکث، لایه‌ای از آگاهی را فعال می‌کند و مجموع آن‌ها مخاطب را از مصرف‌کننده‌ای شتاب‌زده به کنشگری اندیشمند بدل می‌سازد.


مکث اول: مکث در درک پیام (چه می‌بینم و می‌فهمم؟)

نخستین مکث در سواد رسانه‌ای، مکثی است که میان «دیدن» و «فهمیدن» فاصله می‌اندازد. بسیاری از پیام‌های رسانه‌ای به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که مخاطب را در همان لحظه نخست درگیر احساسات کنند: ترس، خشم، شگفتی، همدلی یا نفرت. تصاویر تکان‌دهنده، تیترهای اغراق‌آمیز، موسیقی احساسی و روایت‌های ساده‌سازی‌شده همگی ابزارهایی برای عبور سریع پیام از سد عقل انتقادی‌اند. مکث اول از ما می‌خواهد پیش از تسلیم شدن به این موج احساسی، لحظه‌ای بایستیم و بپرسیم: دقیقاً چه چیزی به من نشان داده می‌شود؟

در این مکث، مخاطب می‌کوشد پیام را از اجزای سازنده‌اش جدا کند: تصویر، متن، صدا، نمادها و استعاره‌ها. هر یک از این اجزا حامل معناست و در کنار هم روایت خاصی می‌سازند. برای مثال، انتخاب یک زاویه دوربین خاص یا حذف بخشی از واقعیت می‌تواند برداشت مخاطب را به‌طور اساسی تغییر دهد. مکث در درک پیام یعنی آگاهی از این انتخاب‌ها و تلاش برای دیدن آنچه گفته نشده، حذف شده یا پنهان مانده است.

این مکث همچنین به تمایز میان «واقعیت» و «بازنمایی» توجه می‌دهد. رسانه‌ها واقعیت را عیناً منتقل نمی‌کنند، بلکه آن را بازنمایی می‌کنند؛ یعنی واقعیت از فیلترهای مختلفی عبور می‌کند: فیلتر زبان، فرهنگ، منافع اقتصادی و محدودیت‌های رسانه‌ای. مخاطب باسواد رسانه‌ای می‌داند که آنچه می‌بیند، «تمام واقعیت» نیست، بلکه «روایتی از واقعیت» است. این آگاهی، نخستین گام برای مقاومت در برابر ساده‌انگاری و قطبی‌سازی است.

در مکث اول، پرسش‌های کلیدی نقش مهمی دارند: پیام اصلی چیست؟ چه احساساتی در من برانگیخته می‌شود؟ چه پیش‌فرض‌هایی در پیام وجود دارد؟ پاسخ به این پرسش‌ها لزوماً فوری نیست؛ بلکه نیازمند تمرین، حوصله و پذیرش پیچیدگی است. مکث در درک پیام، ما را از واکنش‌های لحظه‌ای به فهمی عمیق‌تر رهنمون می‌کند.

 مکث دوم: مکث در منبع و ساخت پیام (چه کسی و چگونه؟)

پس از آنکه پیام را تا حدی فهمیدیم، مکث دوم ما را به عقب می‌برد: به سوی منبع پیام و فرایند تولید آن. در این مکث می‌پرسیم: چه کسی این پیام را ساخته است؟ با چه هدفی؟ و در چه زمینه‌ای؟ این پرسش‌ها به ظاهر ساده‌اند، اما پاسخ به آن‌ها می‌تواند پرده از لایه‌های پنهان قدرت و منافع بردارد.

هر پیام رسانه‌ای محصول تصمیم‌های انسانی و ساختارهای نهادی است. خبرنگار، سردبیر، تهیه‌کننده، الگوریتم پلتفرم و حتی آگهی‌دهنده، همگی در شکل‌گیری پیام نقش دارند. مکث دوم یعنی شناسایی این بازیگران و درک نسبت آن‌ها با پیام. برای مثال، آیا رسانه‌ای که خبر را منتشر کرده مستقل است یا وابسته؟ آیا سابقه جانبداری یا خط‌مشی خاصی دارد؟ این شناخت به مخاطب کمک می‌کند پیام را در زمینه‌ای وسیع‌تر تفسیر کند.

بخش مهمی از مکث دوم به «چگونه گفته شدن» مربوط است. ساختار روایت، ترتیب اطلاعات، انتخاب واژگان و حتی زمان انتشار پیام، همگی معنا می‌سازند. گاهی حقیقتی مهم با قرار گرفتن در انتهای خبر یا با زبانی خنثی و کم‌رنگ، تأثیر خود را از دست می‌دهد؛ و گاهی جزئی کم‌اهمیت با برجسته‌سازی بیش از حد، به محور توجه تبدیل می‌شود. مکث در ساخت پیام یعنی حساس بودن به این تکنیک‌ها.

در عصر شبکه‌های اجتماعی، مکث دوم اهمیت دوچندان دارد؛ زیرا مرز میان تولیدکننده و مصرف‌کننده کمرنگ شده است. هر کاربر می‌تواند تولیدکننده پیام باشد، اما این به معنای بی‌طرفی یا بی‌خطری پیام‌ها نیست. الگوریتم‌ها نیز به‌عنوان بازیگران نامرئی، تعیین می‌کنند چه چیزی بیشتر دیده شود. مکث دوم از ما می‌خواهد به نقش الگوریتم‌ها، اقتصاد توجه و منطق وایرال‌شدن بیندیشیم.

پرسش‌های راهنمای این مکث عبارت‌اند از: منبع پیام کیست؟ چه منافع یا ارزش‌هایی ممکن است در پس آن باشد؟ چرا این پیام اکنون و به این شکل منتشر شده است؟ چنین پرسش‌هایی مخاطب را از ساده‌لوحی رسانه‌ای دور می‌کند و به او قدرت تحلیل می‌بخشد.


مکث سوم: مکث در اثر و کنش (پس از دریافت چه می‌کنم؟)

سومین مکث، شاید اخلاقی‌ترین و اجتماعی‌ترین مکث در سواد رسانه‌ای باشد. این مکث پس از دریافت و تحلیل پیام رخ می‌دهد و به این پرسش می‌پردازد: این پیام چه اثری بر من و دیگران دارد و من در قبال آن چه مسئولیتی دارم؟ در دنیایی که بازنشر یک پیام می‌تواند در چند ثانیه به هزاران نفر برسد، هر مخاطب به‌طور بالقوه کنشگری رسانه‌ای است.

مکث سوم ما را از واکنش‌های شتاب‌زده—مانند بازنشر خشم‌آلود یا قضاوت فوری—بازمی‌دارد و به پیامدهای کنش رسانه‌ای توجه می‌دهد. آیا بازنشر این پیام به آگاهی عمومی کمک می‌کند یا به گسترش ترس و نفرت؟ آیا سکوت من در برابر یک پیام نادرست، نوعی همراهی ناخواسته نیست؟ این مکث، پیوند میان سواد رسانه‌ای و اخلاق را برجسته می‌کند.

در این مرحله، مخاطب به تأثیرات بلندمدت رسانه نیز می‌اندیشد. انباشت پیام‌های خاص می‌تواند نگرش‌ها، هویت‌ها و روابط اجتماعی را شکل دهد. مکث سوم یعنی آگاهی از این تأثیرات تدریجی و تلاش برای انتخاب‌های مسئولانه. گاهی کنش مسئولانه، بازنشر نکردن است؛ گاهی توضیح دادن، نقد کردن یا ارائه منبع معتبر جایگزین.

این مکث همچنین به خودآگاهی رسانه‌ای مربوط می‌شود: من چگونه تحت تأثیر رسانه‌ها تغییر می‌کنم؟ چه سوگیری‌هایی دارم؟ پذیرش این که ما نیز بی‌طرف مطلق نیستیم، بخشی از بلوغ رسانه‌ای است. مکث سوم ما را به شهروندانی فعال، نه منفعل، بدل می‌کند؛ شهروندانی که می‌دانند هر کلیک، لایک یا اشتراک‌گذاری، کنشی معنادار است.

پرسش‌های کلیدی مکث سوم شامل این موارد است: پیام چه اثری بر احساسات و رفتار من دارد؟ بازنشر یا واکنش من چه پیامدی برای دیگران دارد؟ مسئولانه‌ترین کنش چیست؟ پاسخ به این پرسش‌ها، سواد رسانه‌ای را از سطح دانش به سطح عمل ارتقا می‌دهد.


سه مکث در سواد رسانه‌ای پیش از آنکه تکنیکی آموزشی باشند، نوعی مهارت شناختی و ذهنی به شمار می‌آیند. مکث به ما می‌آموزد که میان «دریافت پیام» و «پذیرش آن» فاصله بیندازیم.
در جهانی که رسانه‌ها با سرعت، هیجان و فشردگی طراحی می‌شوند، این فاصله‌گذاری آگاهانه نوعی مقاومت نرم محسوب می‌شود.

در جهانی که رسانه‌ها بی‌وقفه تولید می‌شوند و پیام‌ها با سرعتی سرسام‌آور گردش می‌کنند، سواد رسانه‌ای دیگر یک مهارت جانبی نیست، بلکه شرط بقا در زیست دیجیتال است. آنچه این نوشتار نشان داد، این است که مسئله اصلی «ندیدن» یا «ندانستن» نیست، بلکه «بی‌درنگ پذیرفتن» است. قانون سه مکث پاسخی روشن به همین مسئله است؛ پاسخی که به ما یادآوری می‌کند فهم پیام، شناخت منبع و سنجش پیامد کنش رسانه‌ای، سه گام جدایی‌ناپذیر در مواجهه آگاهانه با رسانه‌ها هستند.

قانون سه مکث، مخاطب را از حالت مصرف‌کننده‌ای شتاب‌زده خارج می‌کند و او را به کنشگری مسئول بدل می‌سازد.
مکث اول ذهن را از اسارت هیجان رها می‌کند، مکث دوم پرده از سازوکار قدرت و منافع برمی‌دارد، و مکث سوم اخلاق را وارد میدان رسانه می‌کند.
این سه مکث در کنار هم، نه‌تنها فهم ما از پیام‌ها را عمیق‌تر می‌سازند، بلکه کیفیت روابط اجتماعی و فضای عمومی را نیز ارتقا می‌دهند.

در سخن پایانی می‌توان گفت مکث کردن در عصر شتاب، ضعف نیست؛ قدرت است.
درنگ آگاهانه، شکلی از مقاومت فکری و مسئولیت اجتماعی است.
اگر هر کاربر پیش از باور، پیش از قضاوت و پیش از بازنشر، تنها چند لحظه مکث کند، رسانه‌ها دیگر به‌سادگی ذهن‌ها را هدایت نخواهند کرد. قانون سه مکث ما را به چنین بلوغی دعوت می‌کند: بلوغی که در آن، سواد رسانه‌ای نه فقط دانستن، بلکه شیوه‌ای آگاهانه برای زیستن است.

 ارتباط قانون سه مکث با تاب‌آوری رسانه‌ای

قانون سه مکث ارتباطی مستقیم و عمیق با مفهوم تاب‌آوری رسانه‌ای دارد؛ زیرا هر دو به توانایی فرد و جامعه در مواجهه سالم، آگاهانه و پایدار با فشارهای رسانه‌ای می‌پردازند.
تاب‌آوری رسانه‌ای یعنی توان ایستادگی در برابر اخبار جعلی، روایت‌های تحریف‌شده، جنگ‌های روانی، بمباران اطلاعاتی و هیجان‌سازی‌های افراطی بدون فروپاشی شناختی یا واکنش‌های آسیب‌زا. قانون سه مکث، ابزار عملی تحقق همین تاب‌آوری است.

مکث اول با کاهش واکنش‌های هیجانی، پایه‌ی تاب‌آوری شناختی را تقویت می‌کند.
وقتی فرد میان دیدن و فهمیدن فاصله می‌اندازد، کمتر دچار شوک خبری، ترس جمعی یا خشم ناگهانی می‌شود.
مکث دوم با تحلیل منبع و ساخت پیام، به تاب‌آوری تحلیلی و انتقادی می‌انجامد؛ زیرا مخاطب می‌آموزد هر پیام را در زمینه قدرت، منافع و الگوریتم‌ها ببیند و فریب ظاهر بی‌طرف رسانه را نخورد. این توانایی، فرد را در برابر دستکاری رسانه‌ای مقاوم می‌سازد.

مکث سوم، پیونددهنده سواد رسانه‌ای با تاب‌آوری اخلاقی و اجتماعی است.
وقتی مخاطب پیش از بازنشر به پیامدهای اجتماعی کنش خود می‌اندیشد، از گسترش شایعه، نفرت و اضطراب جمعی جلوگیری می‌کند.
چنین رفتاری تاب‌آوری فردی و تاب‌آوری اجتماعی را نیز افزایش می‌دهد.
در نتیجه، قانون سه مکث را می‌توان ستون عملی تاب‌آوری رسانه‌ای دانست؛ الگویی که به ما کمک می‌کند در برابر فشار رسانه‌ها نلغزیم، نپاشیم و ناآگاهانه بازتولیدکننده بحران نباشیم.

به بیان روشن‌تر، تاب‌آوری رسانه‌ای بدون مکث ممکن نیست. مکث، همان فاصله نجات‌بخشی است که ذهن را از واکنش‌های آسیب‌زا حفظ می‌کند و انسان را به شهروندی آگاه، پایدار و مسئول در جهان رسانه‌ای تبدیل می‌سازد.



۸ بازدید


۱ امتیاز


۰ نظر
نظرات کاربران


هنوز هیچ نظری ثبت نشده است !
نظر شما چیست ؟!
شما نیز می توانید نظر خود را راجب این مقاله در زیر بنویسید !
نام کامل شما * :
نام کامل خود را وارد کنید !
آدرس ایمیل شما :
آدرس ایمیل خود را وارد کنید !
متن نظر شما :
نظر خود را به فارسی در بالا بنویسید !
کد امنیتی :
کد امنیتی روبرو را وارد نمایید !
انسان خوشبخت نمی شود اگر برای خوشبختی دیگران نکوشد !
شما هم می توانید در این کار سهیم باشید ! کمک های مالی شما مایه دلگرمی ماست !
دریافت کمک های مردمی
جمعیت همیاران سلامت روان اجتماعی ایران
جمعیت همیاران سلامت روان با هدف افزایش توانمندی اقشار مختلف جامعه در راستای افزایش سطح سلامت روان و پیشگیری از آسیب های اجتماعی فعالیت می نماید. باور ما بر این است که با افزایش مشارکت جویی و احترام به خرد جمعی و رویکرد تسهیل گرانه می توانیم در ارتقای سطح کیفیت زندگی اقشار جامعه تاثیر داشته باشیم. این سایت با همت و تلاش و پیگیری مستمر جناب آقای حمید بیخسته مدیر روابط عمومی جمعیت همیاران سلامت روان اجتماعی کشور در سال 1395 راه اندازی گردید.
تمامی حقوق محفوظ و متعلق به جمعیت همیاران سلامت روان اجتماعی ایران می باشد .
Copyright © 2015 for HamyaranIran.ir , By SmProgram web Developer , All rights reserved .