پایگاه جمعیت همیاران
سلامت روان اجتماعی ایران
حافظه چیست و چگونه عمل می‌کند؟
حافظه یکی از بنیادی‌ترین عملکردهای ذهن انسان است که امکان یادگیری، ذخیره اطلاعات، پردازش تجربه‌ها و بازیابی داده‌ها در زمان نیاز را فراهم می‌کند.
حافظه مانند یک سیستم پویا در مغز، اطلاعات جدید را از محیط دریافت می‌کند، آن‌ها را به شکلی رمزگذاری می‌کند که قابل پردازش توسط ساختارهای عصبی باشد، سپس در شبکه‌های مغزی نگه می‌دارد و در زمان نیاز آن‌ها را بازیابی می‌نماید.
بدون حافظه، انسان قادر به یادآوری تجربه‌های گذشته، تصمیم‌گیری آگاهانه، تطبیق با شرایط جدید، برنامه‌ریزی برای آینده و حتی شکل‌گیری هویت فردی خود نخواهد بود. این ویژگی مهم روان‌شناختی، نه تنها در یادگیری نقش مهمی دارد، بلکه در سازگاری با چالش‌های زندگی نیز نقشی کلیدی ایفا می‌کند.

تعریف علمی حافظه معمولاً شامل سه مرحله اصلی است که عبارت‌اند از رمزگذاری اطلاعات، ذخیره‌سازی و بازیابی اطلاعات.
مرحله نخست یا رمزگذاری به فرآیند تبدیل اطلاعات حسی و شناختی به شکل قابل پردازش گفته می‌شود.
در این فاز، اطلاعات دریافتی از حواس، به صورت الگوهای شناختی در مغز شکل می‌گیرند تا بتوانند در مرحله بعدی در حافظه نگهداری شوند.
اگر رمزگذاری به درستی انجام نشود، اطلاعات وارد حافظه نخواهد شد. مرحله دوم، ذخیره‌سازی است که طی آن اطلاعات رمزگذاری‌شده در ساختارهای مغزی به مدت کوتاه یا طولانی نگه داشته می‌شوند. مرحله سوم، بازیابی است. بازیابی به توانایی دسترسی دوباره به اطلاعات ذخیره‌شده در زمان نیاز اشاره دارد. وقتی فردی سعی می‌کند خاطره‌ای را یادآوری کند، در واقع مغز در مرحله بازیابی اطلاعات از حافظه فعال می‌شود. هرگونه اختلال در این مراحل می‌تواند منجر به مشکلات حافظه شود.

حافظه را می‌توان از جنبه‌های مختلف دسته‌بندی کرد. یکی از رایج‌ترین تقسیم‌بندی‌ها براساس مدت زمان نگهداری اطلاعات است.
حافظه حسی ابتدایی‌ترین سطح حافظه محسوب می‌شود و اطلاعات حسی را برای مدت بسیار کوتاه، معمولاً کمتر از چند ثانیه، نگه می‌دارد.
این نوع حافظه مانند یک فیلتر عمل می‌کند و به مغز فرصت می‌دهد تا تعیین کند کدام اطلاعات ارزش پردازش بیشتر را دارند. مرحله بعد، حافظه کوتاه‌مدت یا حافظه کاری است که ظرفیت محدودی دارد و اطلاعات را برای مدت کوتاهی، معمولاً بین پانزده تا سی ثانیه، نگه می‌دارد.
حافظه کاری در انجام فعالیت‌های روزمره مانند حل مسئله، پردازش زبان، درک مطلب و تصمیم‌گیری فعال است.
بسیاری از روان‌شناسان و محققان علوم شناختی حافظه کاری را هسته عملکرد شناختی می‌دانند، زیرا این نوع حافظه توانایی مغز را در مدیریت همزمان اطلاعات فعلی و اطلاعات قبلی نشان می‌دهد. در نهایت حافظه بلندمدت قرار دارد که می‌تواند اطلاعات را از چند دقیقه تا سال‌ها و حتی تا پایان عمر نگه دارد. ظرفیت حافظه بلندمدت عملاً نامحدود در نظر گرفته می‌شود و شامل خاطرات شخصی، دانش عمومی، مهارت‌ها و باورها می‌شود.

حافظه بلندمدت خود به دو نوع اصلی تقسیم می‌شود:
حافظه آشکار یا تصریحی و حافظه ناآشکار یا ضمنی.
حافظه آشکار به اطلاعات و خاطراتی اشاره دارد که فرد می‌تواند به‌طور آگاهانه آن‌ها را به یاد آورد و بیان کند.
این نوع حافظه شامل حافظه اپیزودیک و حافظه معنایی است.
حافظه اپیزودیک به خاطرات مربوط به رویدادهای خاص زندگی فرد در زمان و مکان مشخص اشاره دارد؛ مانند خاطره اولین روز مدرسه یا یک سفر خاطره‌انگیز.
حافظه معنایی شامل دانش عمومی، مفاهیم، معانی واژه‌ها و اطلاعات واقعی درباره جهان است که بدون نیاز به تجربه مستقیم قابل یادآوری هستند، مانند دانستن پایتخت کشورها یا معنی یک واژه.
در مقابل، حافظه ناآشکار یا ضمنی شامل اطلاعاتی است که بدون آگاهی هشیارانه عمل می‌کنند. مهارت‌های حرکتی مانند دوچرخه‌سواری، رانندگی یا تایپ کردن نمونه‌هایی از حافظه ناآشکار هستند. جالب است بدانیم حافظه ناآشکار معمولاً در برابر فراموشی مقاوم‌تر است و حتی در برخی بیماری‌های حافظه نیز تا حدی حفظ می‌شود.

حافظه محصول فعالیت هماهنگ بخش‌های مختلف مغز است.
هیپوکامپ که در ناحیه گیجگاهی مغز قرار دارد، یکی از مهم‌ترین ساختارهای مغزی در شکل‌گیری و تثبیت حافظه بلندمدت، به‌ویژه حافظه اپیزودیک، محسوب می‌شود.
آسیب به هیپوکامپ می‌تواند باعث ناتوانی در یادگیری اطلاعات جدید شود. قشر مخ، به‌خصوص نواحی گیجگاهی و پیش‌پیشانی، نیز در ذخیره و بازیابی خاطرات نقش اساسی دارند. آمیگدالا که بخش دیگری از سیستم لیمبیک است، در پردازش خاطرات هیجانی، به‌ویژه خاطرات مرتبط با ترس و هیجان، اهمیت ویژه‌ای دارد. از نظر زیست‌شناختی، حافظه با تغییرات پایدار در ارتباطات سیناپسی بین نورون‌ها مرتبط است. فرآیندی که به آن تقویت بلندمدت سیناپسی گفته می‌شود، یکی از مکانیسم‌های اصلی یادگیری و حافظه به شمار می‌رود و نشان می‌دهد که حافظه نه یک مخزن ثابت، بلکه نتیجه تغییرات مداوم در شبکه‌های عصبی است.

اختلالات حافظه شامل مجموعه‌ای از مشکلات هستند که در آن‌ها توانایی فرد برای رمزگذاری، ذخیره‌سازی یا بازیابی اطلاعات دچار اختلال می‌شود.
این اختلالات می‌توانند موقتی یا دائمی، خفیف یا شدید باشند و از عوامل مختلف روان‌شناختی، عصبی یا پزشکی ناشی شوند.
اختلالات حافظه می‌توانند کیفیت زندگی فرد را به‌طور جدی تحت تأثیر قرار دهند و بر تحصیل، روابط اجتماعی و استقلال فردی اثر بگذارند.
یکی از شناخته‌شده‌ترین اختلالات حافظه، فراموشی یا آمنزیا است.
آمنزیا به از دست دادن توانایی یادآوری اطلاعات یا خاطرات اشاره دارد و به دو نوع اصلی تقسیم می‌شود. آمنزیای پیش‌گستر یا آنتروگراد به ناتوانی در شکل‌گیری خاطرات جدید پس از بروز آسیب یا بیماری اشاره دارد.
در این حالت، فرد ممکن است گذشته خود را به‌خوبی به یاد بیاورد اما در یادگیری اطلاعات جدید دچار مشکل شدید باشد. آمنزیای پس‌گستر یا رتروگراد به از دست دادن خاطرات مربوط به گذشته اشاره دارد. شدت این نوع آمنزیا می‌تواند متفاوت باشد و معمولاً خاطرات نزدیک به زمان آسیب بیشتر تحت تأثیر قرار می‌گیرند. علل آمنزیا می‌تواند شامل آسیب مغزی، سکته، عفونت‌های مغزی، مصرف برخی مواد یا ضربه شدید روانی باشد.

زوال عقل یا دمانس مجموعه‌ای از علائم است که شامل افت پیشرونده حافظه، تفکر، قضاوت و توانایی‌های شناختی می‌شود.
بیماری آلزایمر شایع‌ترین نوع زوال عقل محسوب می‌شود. در این بیماری، حافظه کوتاه‌مدت معمولاً نخستین کارکردی است که دچار اختلال می‌شود و با پیشرفت بیماری، حافظه بلندمدت، زبان و توانایی‌های اجرایی نیز آسیب می‌بینند. آلزایمر یک بیماری عصبی-تحلیل‌برنده است که با تجمع غیرطبیعی پروتئین‌ها در مغز و مرگ تدریجی نورون‌ها همراه است.
این بیماری معمولاً در سنین سالمندی بروز می‌کند، اما شکل‌های نادر آن می‌تواند در سنین پایین‌تر نیز دیده شود.
تشخیص زودهنگام و مداخلات حمایتی می‌توانند روند افت عملکرد را تا حدی کند کنند. اختلال شناختی خفیف نیز حالتی بین عملکرد طبیعی و زوال عقل محسوب می‌شود.
افراد مبتلا به این اختلال معمولاً از مشکلات حافظه شکایت دارند، اما این مشکلات هنوز به حدی نرسیده‌اند که عملکرد روزمره آن‌ها را به‌طور کامل مختل کنند.
این نوع اختلال به‌ویژه در حافظه اپیزودیک مشاهده می‌شود و در برخی موارد می‌تواند پیش‌درآمدی برای بیماری آلزایمر باشد، هرچند همه مبتلایان به آن لزوماً به زوال عقل دچار نمی‌شوند.

برخی اختلالات حافظه ریشه روان‌شناختی دارند و نه آسیب مستقیم مغزی. استرس شدید، اضطراب، افسردگی و اختلال استرس پس از سانحه می‌توانند بر عملکرد حافظه تأثیر منفی بگذارند. در این شرایط، مشکل اصلی اغلب در مرحله رمزگذاری یا بازیابی اطلاعات است و فرد افسرده ممکن است در تمرکز مشکل داشته باشد و در نتیجه اطلاعات به خوبی در حافظه ذخیره نشوند. اختلالات تجزیه‌ای نیز می‌توانند با مشکلات حافظه همراه باشند؛ در این اختلالات، فرد ممکن است بخش‌هایی از خاطرات شخصی خود را به‌طور ناخودآگاه از دست بدهد، معمولاً در واکنش به تجربه‌های بسیار استرس‌زا یا آسیب‌زا. مصرف برخی داروها، الکل و مواد مخدر نیز می‌تواند به‌طور موقت یا دائمی حافظه را مختل کند. برای مثال، مصرف طولانی‌مدت الکل می‌تواند به آسیب ساختارهای مغزی مرتبط با حافظه منجر شود. همچنین کمبود برخی ویتامین‌ها، به‌ویژه ویتامین B1، می‌تواند باعث اختلالات شدید حافظه شود. بیماری‌های جسمی مانند کم‌کاری تیروئید، عفونت‌ها، تومورهای مغزی و اختلالات خواب نیز می‌توانند عملکرد حافظه را تحت تأثیر قرار دهند. به همین دلیل، ارزیابی دقیق پزشکی در مواجهه با مشکلات حافظه اهمیت زیادی دارد.

یکی از مهم‌ترین ارتباط‌ها در روان‌شناسی بین حافظه و تاب‌آوری روانی است.
تاب‌آوری به توانایی فرد برای سازگاری مثبت، بازگشت به تعادل روانی و حفظ عملکرد مطلوب در مواجهه با استرس، بحران یا رویدادهای دشوار زندگی اشاره دارد.
حافظه و تاب‌آوری ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند، زیرا نحوه ذخیره و بازیابی خاطرات بر توانایی فرد در مواجهه با چالش‌ها تأثیر می‌گذارد. یکی از مهم‌ترین پیوندهای حافظه و تاب‌آوری در حافظه روایی و معنابخشی به تجربه‌ها دیده می‌شود. انسان‌ها رویدادهای زندگی خود را به صورت روایت‌های ذهنی ذخیره می‌کنند. افرادی که از تاب‌آوری بالاتری برخوردارند، معمولاً خاطرات دشوار را در قالب روایت‌هایی منعطف‌تر و معنادارتر سازمان‌دهی می‌کنند.
در این روایت‌ها، تجربیات منفی تنها به‌عنوان شکست یا تهدید ثبت نمی‌شوند، بلکه به‌عنوان بخشی از مسیر رشد، یادگیری یا افزایش توانمندی شخصی در حافظه ادغام می‌گردند. در مقابل، حافظه‌ای که رویدادهای آسیب‌زا را به‌صورت ثابت، مطلق و تهدیدکننده ذخیره می‌کند، می‌تواند تاب‌آوری فرد را کاهش دهد.

نقش حافظه هیجانی در تاب‌آوری نیز بسیار قابل توجه است و خاطرات هیجانی شدید، به‌ویژه خاطرات مرتبط با ترس، می‌توانند واکنش‌های استرسی آینده را تشدید کنند.
در افرادی با تاب‌آوری پایین، فعال شدن این خاطرات ممکن است به واکنش‌های شدید هیجانی، اضطراب و رفتارهای اجتنابی منجر شود. اما افراد تاب‌آورتر معمولاً توانایی بهتری در تنظیم هیجانات دارند و می‌توانند خاطرات هیجانی را به صورتی پردازش کنند که شدت تأثیر منفی آن‌ها کاهش یابد.
این امر نشان می‌دهد که تاب‌آوری تا حد زیادی به نحوه ذخیره و بازیابی خاطرات هیجانی وابسته است.
از منظر شناختی، حافظه کاری و انعطاف‌پذیری شناختی نقش مهمی در تاب‌آوری دارند. حافظه کاری به فرد امکان می‌دهد اطلاعات مربوط به موقعیت فعلی، هیجان‌ها و راه‌حل‌های ممکن را هم‌زمان پردازش کند.
افرادی که حافظه کاری کارآمدتری دارند، معمولاً در شرایط استرس‌زا بهتر می‌توانند توجه خود را مدیریت کنند، از نشخوار فکری بکاهند و راهبردهای مقابله‌ای مؤثرتری انتخاب کنند. این توانایی شناختی یکی از پایه‌های مهم تاب‌آوری روان‌شناختی به شمار می‌رود.

تحریف‌های حافظه نیز می‌توانند تاب‌آوری را تضعیف یا تقویت کنند.
تمرکز افراطی حافظه بر شکست‌ها و نادیده گرفتن موفقیت‌ها می‌تواند تصویر منفی از خود و آینده ایجاد کند و تاب‌آوری را کاهش دهد. در مقابل، بازسازی شناختی خاطرات و توجه متعادل به جنبه‌های مثبت و منفی تجربه‌ها می‌تواند به افزایش تاب‌آوری کمک کند. بسیاری از مداخلات روان‌شناختی با هدف تقویت تاب‌آوری، به‌طور غیرمستقیم بر اصلاح پردازش حافظه و معنابخشی به خاطرات تمرکز دارند.

در روان‌شناسی تحولی نیز رابطه حافظه و تاب‌آوری اهمیت دارد. تجربیات اولیه زندگی و نحوه ذخیره آن‌ها در حافظه می‌توانند الگوهای مقابله‌ای پایدار ایجاد کنند.
کودکانی که در محیط‌های حمایت‌گر رشد می‌کنند، حتی اگر با چالش‌هایی مواجه شوند، خاطراتی از امنیت و حمایت در حافظه خود دارند که به‌عنوان پایه‌ای برای تاب‌آوری آینده عمل می‌کند.
این نشان می‌دهد که حافظه نقش واسطه‌ای مهم میان تجربه‌های اولیه و تاب‌آوری در بزرگسالی دارد.
شناخت دقیق حافظه و به‌کارگیری راهکارهای تقویت حافظه، نه‌تنها به ارتقای عملکرد ذهنی کمک می‌کند، بلکه می‌تواند تاب‌آوری روانی افراد را در مواجهه با استرس و بحران‌های زندگی بهبود دهد. نهایتاً می‌توان گفت حافظه نه تنها یک توانایی شناختی است، بلکه یکی از مهم‌ترین عوامل تعیین‌کننده تاب‌آوری و سازگاری انسان با تغییرات و چالش‌های زندگی به شمار می‌رود.


۱ بازدید


۰ امتیاز


۰ نظر
نظرات کاربران


هنوز هیچ نظری ثبت نشده است !
نظر شما چیست ؟!
شما نیز می توانید نظر خود را راجب این مقاله در زیر بنویسید !
نام کامل شما * :
نام کامل خود را وارد کنید !
آدرس ایمیل شما :
آدرس ایمیل خود را وارد کنید !
متن نظر شما :
نظر خود را به فارسی در بالا بنویسید !
کد امنیتی :
کد امنیتی روبرو را وارد نمایید !
انسان خوشبخت نمی شود اگر برای خوشبختی دیگران نکوشد !
شما هم می توانید در این کار سهیم باشید ! کمک های مالی شما مایه دلگرمی ماست !
دریافت کمک های مردمی
جمعیت همیاران سلامت روان اجتماعی ایران
جمعیت همیاران سلامت روان با هدف افزایش توانمندی اقشار مختلف جامعه در راستای افزایش سطح سلامت روان و پیشگیری از آسیب های اجتماعی فعالیت می نماید. باور ما بر این است که با افزایش مشارکت جویی و احترام به خرد جمعی و رویکرد تسهیل گرانه می توانیم در ارتقای سطح کیفیت زندگی اقشار جامعه تاثیر داشته باشیم. این سایت با همت و تلاش و پیگیری مستمر جناب آقای حمید بیخسته مدیر روابط عمومی جمعیت همیاران سلامت روان اجتماعی کشور در سال 1395 راه اندازی گردید.
تمامی حقوق محفوظ و متعلق به جمعیت همیاران سلامت روان اجتماعی ایران می باشد .
Copyright © 2015 for HamyaranIran.ir , By SmProgram web Developer , All rights reserved .