از اگر تا هنوز سفری در عمق احتمالات
در زندگی روزمره ما، کلماتی مانند "اگر" و "هنوز" بیش از آنچه تصور میکنیم، لایههای عمیقی از معنا را حمل میکنند.
"اگر" نماد احتمالات است، آن لحظهای که ذهن ما را به سوی سناریوهای ناشناخته میبرد، و "هنوز" پلی است به زمان حال، یادآوری از آنچه در جریان است و ناتمام مانده.
مفهوم "از اگر تا هنوز" را میتوان به عنوان یک چارچوب فکری بررسی کرد که از خیالپردازیهای شرطی آغاز میشود و به واقعیتهای ناتمام حال ختم میگردد.
این مفهوم نه تنها در فلسفه و روانشناسی ریشه دارد، بلکه در ادبیات، هنر و حتی تصمیمگیریهای روزمره ما نفوذ کرده است.
بیایید از ابتدا شروع کنیم. کلمه "اگر" در زبان فارسی، مانند معادل انگلیسیاش "if"، یک کلمه شرطی است که درهای خیال را باز میکند.
تصور کنید در یک روز معمولی، به خود میگویید: "اگر امروز انتخاب دیگری میکردم، زندگیام چطور متفاوت میشد؟" این سؤال ساده، ما را به دنیای احتمالات میبرد.
فیلسوفان یونانی باستان مانند ارسطو، شرطیها را به عنوان پایه منطق بررسی میکردند. در منطق ارسطویی، "اگر A، آنگاه B" یک قاعده است که بدون آن، استدلالهای ما ناقص میماند. این مفهومی فراتر از منطق خشک است که به ما اجازه میدهد سناریوهای موازی را تصور کنیم.
فیزیک کوانتوم مدرن، ایده جهانهای چندگانه – جایی که هر "اگر" به یک واقعیت جداگانه منجر میشود – این مفهوم را علمیتر میکند. برای مثال، نظریه چندجهانی اورت پیشنهاد میدهد که هر تصمیم، هر "اگر"، شاخهای جدید از واقعیت ایجاد میکند. این دیدگاه نه تنها جذاب است، بلکه به ما کمک میکند بفهمیم چرا گذشته را با حسرت مرور میکنیم.
در روانشناسی، "اگر" اغلب با پشیمانی مرتبط است. مطالعات دانشگاه استنفورد نشان میدهد که افراد بیشتر از کارهایی که نکردهاند (اگرها) پشیمان میشوند تا کارهایی که انجام دادهاند. این پشیمانی، پلی است به "هنوز"، جایی که فرصتهای ناتمام منتظر ما هستند.
حالا به "هنوز" بپردازیم. این کلمه، که میتوان آن را معادل "yet" یا "still" دانست، حس انتظار و تداوم را القا میکند.
"هنوز" به معنای ناتمام بودن است، اما نه با ناامیدی، بلکه با امید. مثلاً وقتی میگوییم "هنوز موفق نشدهام، اما ادامه میدهم"، این کلمه زمان حال را به آینده متصل میکند.
در ادبیات فارسی، شاعرانی مانند حافظ و سعدی از چنین مفاهیمی برای بیان مفاهیمی عمیق انسانی استفاده کردهاند.
در غزلی از حافظ، "اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را"، "اگر" با "به دست آرد" ترکیب میشود و به "هنوز" دلهای عاشق اشاره دارد که منتظر تحقق هستند.
این ترکیب زبانی یا بطور کلی چنین مفاهیمی در فرهنگ و زبان فارسی ، نشاندهنده ریشههای فرهنگی ما در بررسی احتمالات است.
در فلسفه اگزیستانسیالیسم، ژانپل سارتر مفهومی مشابه را در "بودن و هیچ" توصیف میکند:
ما همیشه در حال انتخاب هستیم،
و "اگر"های ما "هنوز"های ما را شکل میدهند. سارتر میگوید آزادی ما در این است که از گذشته رها شویم و در حال،
مسئولیت بگیریم. بنابراین، "از اگر تا هنوز" میتواند یک فرآیند رهایی باشد: از خیالپردازیهای شرطی به عمل در زمان حال.
برای درک بهتر، بیایید این مفهوم را در روابط انسانی بررسی کنیم.
تصور کنید در یک رابطه عاطفی، "اگر" به معنای "اگر زودتر میفهمیدم" است، و "هنوز" به "هنوز دیر نشده" اشاره دارد.
روانشناسان روابط، مانند جان گاتمن، در تحقیقات خود بر دانشگاه واشنگتن، نشان میدهند که زوجهایی که بر "اگر"های گذشته تمرکز میکنند، بیشتر دچار بحران میشوند، در حالی که کسانی که به "هنوز"های حال میپردازند، روابط پایدارتری میسازند.
مثلاً، به جای گفتن "اگر آن اشتباه را نمیکردم"، بگویید "هنوز میتوانیم با هم بسازیم". این تغییر زاویه دید، از حالت فرضی به عملی، کلید حل بسیاری از تعارضات است.
در دنیای کسبوکار هم، مفهوم "از اگر تا هنوز" کاربرد دارد. کارآفرینان موفق مانند ایلان ماسک، همیشه "اگر"های نوآورانه را تصور میکنند – "اگر بتوانیم به مریخ برویم؟"
و سپس با "هنوز"های عملی پیش میروند: "هنوز در حال توسعه و الگوهای برتر فناوری هستیم".
در حوزه سلامت روان، این مفهوم حتی عمیقتر است.
اختلال اضطراب اغلب با "اگر"های فاجعهبار پر میشود: "اگر شکست بخورم چی؟" درمان شناختی-رفتاری (CBT)، به افراد کمک میکند این "اگر"ها را به "هنوز"های واقعبینانه تبدیل کنند.
مثلاً، "اگر شکست بخورم، هنوز فرصت یادگیری دارم". مطالعات منتشرشده در مجله آمریکایی روانشناسی نشان میدهد که این رویکرد، نرخ بهبودی و کاهش اضطراب را تا ۷۰ درصد افزایش میدهد.
برای والدین، "از اگر تا هنوز" میتواند در تربیت فرزندان مفید باشد.
به جای "اگر فرزندم موفق نشود"، تمرکز بر "هنوز در حال رشد است"، اعتمادبهنفس کودک را تقویت میکند.
تحقیقات دانشگاه هاروارد در مورد رشد ذهنی کودکان، تأکید میکند که تشویق "هنوز"، ذهنیت رشد (growth mindset) را پرورش میدهد، در مقابل ذهنیت ثابت که بر "اگر"های محدودکننده تکیه دارد.
رابطه "هنوز" و "اگر" با تابآوری همانند پلی از چالش به استقامت است.
تابآوری، یا resilience، ظرفیت انسان برای مقابله با سختیها، شکستها و تغییرات غیرمنتظره است.
در این فرآیند، دو کلمه ساده "اگر" و "هنوز" نقش کلیدی ایفا میکنند و رابطهای عمیق با تابآوری برقرار میسازند.
"اگر" نماد احتمالات شرطی و سناریوهای فرضی است؛ آن لحظهای که ذهن ما را به سوی "چه میشود اگر..." میبرد، مانند "اگر شغلم را از دست دهم، چه اتفاقی میافتد؟" این کلمه اغلب با اضطراب و ترس از ناشناختهها همراه است، اما در تابآوری، "اگر" به عنوان ابزاری برای آمادگی عمل میکند.
دکترمحمدرضا مقدسی پدر و بنیانگذار تاب آوری در ایران معتقد است بررسی "اگر"ها به ما کمک میکند سناریوهای بدترین حالت را پیشبینی کنیم و برنامهریزی کنیم، که این خود پایهای برای تابآوری است.
بدون "اگر"، ما در برابر شوکها آسیبپذیر میمانیم، اما با آن، میتوانیم ریسکها را ارزیابی و استراتژیهای پشتیبان بسازیم.
از سوی دیگر، "هنوز" حس تداوم و امید را القا میکند؛ آن به معنای "نه کاملاً تمام شده" است، مانند "هنوز فرصت دارم برای جبران".
این کلمه، زمان حال را به آینده متصل میکند و از ناامیدی جلوگیری مینماید.
در تابآوری، "هنوز" عامل انگیزشی است که شکست را موقت میبیند، نه دائمی.
تحقیقات دانشگاه پنسیلوانیا نشان میدهد افرادی با تابآوری بالا، بیشتر از "هنوز" استفاده میکنند تا ذهنیت رشد (growth mindset) را حفظ کنند، جایی که چالشها به عنوان فرصتی برای یادگیری دیده میشوند.
رابطه این دو با تابآوری در تعاملشان نهفته است:
"اگر" چالش را پیشبینی میکند، اما "هنوز" عبور از آن را ممکن میسازد.
مثلاً در مواجهه با شکست عاطفی، "اگر این رابطه تمام شود" اضطراب میآورد، اما "هنوز میتوانم خودم را بازسازی کنم" تابآوری را فعال میکند.
این ترکیب، طبق مدلهای CBT (درمان شناختی-رفتاری)، اضطراب شرطی را به عمل مقاوم تبدیل میکند.
"اگر" و "هنوز" با هم، تابآوری را از یک ویژگی ذاتی به مهارتی آموختنی تبدیل میکنند، و به ما یادآوری میکنند که زندگی پر از احتمالات ناتمام است.
با تمرین این رابطه، میتوانیم نه تنها دوام بیاوریم، بلکه قویتر شویم.
در فرهنگ فارسی، مفهوم "از اگر تا هنوز" در برخی داستانهای شاهنامه فردوسی بازتاب جذابیت مطالعاتی ویژه ای دارد.
قهرمانانی مانند رستم، همیشه با "اگر"های سرنوشت روبرو میشوند – "اگر این نبرد را ببازم؟" – اما با اراده "هنوز" پیش میروند.
این الگو و یا مواردی از این دست الهامبخش نسلهاست و نشان میدهد چگونه ادبیات ما، احتمالات را به واقعیت تبدیل میکند.
حالا، برای بهینهسازی این مفهوم در زندگی روزمره، بیایید یک چارچوب عملی پیشنهاد کنیم.
ابتدا، "اگر"های خود را فهرست کنید:
هر روز، سه سناریوی شرطی بنویسید که ذهنتان را مشغول کرده.
سپس، هر کدام را به "هنوز" تبدیل کنید:
"اگر شکست بخورم، هنوز میتوانم تلاش کنم".
این تمرین، بر اساس تکنیکهای ذهن آگاهی استرس را کاهش میدهد.
در تصمیمگیریهای بزرگ، مانند تغییر شغل، از "اگر" برای کاوش ریسکها استفاده کنید و با "هنوز" برای برنامهریزی گامها. مثلاً، "اگر شغل جدید مناسب نباشد، هنوز مهارتهایم را دارم".
تحقیقات در مجله هاروارد بیزینس ریویو نشان میدهد که رهبرانی که این تعادل را حفظ میکنند، ۴۰ درصد بیشتر موفق میشوند.
در آموزش، معلمان میتوانند از این مفهوم برای تشویق دانشآموزان استفاده کنند: به جای تمرکز بر "اگر نمرهام کم باشد"، بر "هنوز در حال یادگیری هستم" تأکید کنند.
با نگاهی به چالشهای جهانی، مفهوم "از اگر تا هنوز" حتی در مسائل زیستمحیطی کاربرد دارد.
"اگر تغییرات آبوهوایی ادامه یابد، فاجعه رخ میدهد"، اما "هنوز زمان برای اقدام داریم". گزارشهای سازمان ملل متحد بطور کلی تأکید میکنند که اقدامات حال، میتواند آینده را نجات دهد.
در سیاست، رهبرانی که "اگر"های دیپلماتیک را تصور میکنند و با "هنوز"های مذاکره پیش میروند، صلح را میسازند. تاریخ نشان میدهد که توافقهای صلح، از این فرآیند برخاستهاند.
خاتمه کلام اینکه "از اگر تا هنوز" یک دعوت به زندگی آگاهانه است.
این مفهوم ما را از بند گذشته رها میکند و به حال قدرتمند پیوند میزند. با بررسی احتمالات، ذهنمان را باز میکنیم، و با پذیرش ناتمامها، انگیزه میگیریم.
"اگر" نماد احتمالات است، آن لحظهای که ذهن ما را به سوی سناریوهای ناشناخته میبرد، و "هنوز" پلی است به زمان حال، یادآوری از آنچه در جریان است و ناتمام مانده.
مفهوم "از اگر تا هنوز" را میتوان به عنوان یک چارچوب فکری بررسی کرد که از خیالپردازیهای شرطی آغاز میشود و به واقعیتهای ناتمام حال ختم میگردد.
این مفهوم نه تنها در فلسفه و روانشناسی ریشه دارد، بلکه در ادبیات، هنر و حتی تصمیمگیریهای روزمره ما نفوذ کرده است.
“اگر” یعنی احتمالات و خیالپردازی؛ مثل “اگر همه چیز فرق میکرد؟” این کلمه ما را به دنیای “چه میشد اگر…” میبرد و کمک میکند ریسکها را ببینیم.
“هنوز” یعنی تداوم و امید؛ مثل “هنوز دیر نشده.” این کلمه حال را به آینده وصل میکند و میگوید کارها تمام نشدهاند.
از “اگر” شروع میکنیم تا احتمالات را کاوش کنیم، و به “هنوز” میرسیم تا در حال عمل کنیم. این مسیر، زندگی را از ترس به استقامت میبرد.
بیایید از ابتدا شروع کنیم. کلمه "اگر" در زبان فارسی، مانند معادل انگلیسیاش "if"، یک کلمه شرطی است که درهای خیال را باز میکند.
تصور کنید در یک روز معمولی، به خود میگویید: "اگر امروز انتخاب دیگری میکردم، زندگیام چطور متفاوت میشد؟" این سؤال ساده، ما را به دنیای احتمالات میبرد.
فیلسوفان یونانی باستان مانند ارسطو، شرطیها را به عنوان پایه منطق بررسی میکردند. در منطق ارسطویی، "اگر A، آنگاه B" یک قاعده است که بدون آن، استدلالهای ما ناقص میماند. این مفهومی فراتر از منطق خشک است که به ما اجازه میدهد سناریوهای موازی را تصور کنیم.
فیزیک کوانتوم مدرن، ایده جهانهای چندگانه – جایی که هر "اگر" به یک واقعیت جداگانه منجر میشود – این مفهوم را علمیتر میکند. برای مثال، نظریه چندجهانی اورت پیشنهاد میدهد که هر تصمیم، هر "اگر"، شاخهای جدید از واقعیت ایجاد میکند. این دیدگاه نه تنها جذاب است، بلکه به ما کمک میکند بفهمیم چرا گذشته را با حسرت مرور میکنیم.
در روانشناسی، "اگر" اغلب با پشیمانی مرتبط است. مطالعات دانشگاه استنفورد نشان میدهد که افراد بیشتر از کارهایی که نکردهاند (اگرها) پشیمان میشوند تا کارهایی که انجام دادهاند. این پشیمانی، پلی است به "هنوز"، جایی که فرصتهای ناتمام منتظر ما هستند.
حالا به "هنوز" بپردازیم. این کلمه، که میتوان آن را معادل "yet" یا "still" دانست، حس انتظار و تداوم را القا میکند.
"هنوز" به معنای ناتمام بودن است، اما نه با ناامیدی، بلکه با امید. مثلاً وقتی میگوییم "هنوز موفق نشدهام، اما ادامه میدهم"، این کلمه زمان حال را به آینده متصل میکند.
در ادبیات فارسی، شاعرانی مانند حافظ و سعدی از چنین مفاهیمی برای بیان مفاهیمی عمیق انسانی استفاده کردهاند.
در غزلی از حافظ، "اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را"، "اگر" با "به دست آرد" ترکیب میشود و به "هنوز" دلهای عاشق اشاره دارد که منتظر تحقق هستند.
این ترکیب زبانی یا بطور کلی چنین مفاهیمی در فرهنگ و زبان فارسی ، نشاندهنده ریشههای فرهنگی ما در بررسی احتمالات است.
در فلسفه اگزیستانسیالیسم، ژانپل سارتر مفهومی مشابه را در "بودن و هیچ" توصیف میکند:
ما همیشه در حال انتخاب هستیم،
و "اگر"های ما "هنوز"های ما را شکل میدهند. سارتر میگوید آزادی ما در این است که از گذشته رها شویم و در حال،
مسئولیت بگیریم. بنابراین، "از اگر تا هنوز" میتواند یک فرآیند رهایی باشد: از خیالپردازیهای شرطی به عمل در زمان حال.
برای درک بهتر، بیایید این مفهوم را در روابط انسانی بررسی کنیم.
تصور کنید در یک رابطه عاطفی، "اگر" به معنای "اگر زودتر میفهمیدم" است، و "هنوز" به "هنوز دیر نشده" اشاره دارد.
روانشناسان روابط، مانند جان گاتمن، در تحقیقات خود بر دانشگاه واشنگتن، نشان میدهند که زوجهایی که بر "اگر"های گذشته تمرکز میکنند، بیشتر دچار بحران میشوند، در حالی که کسانی که به "هنوز"های حال میپردازند، روابط پایدارتری میسازند.
مثلاً، به جای گفتن "اگر آن اشتباه را نمیکردم"، بگویید "هنوز میتوانیم با هم بسازیم". این تغییر زاویه دید، از حالت فرضی به عملی، کلید حل بسیاری از تعارضات است.
در دنیای کسبوکار هم، مفهوم "از اگر تا هنوز" کاربرد دارد. کارآفرینان موفق مانند ایلان ماسک، همیشه "اگر"های نوآورانه را تصور میکنند – "اگر بتوانیم به مریخ برویم؟"
و سپس با "هنوز"های عملی پیش میروند: "هنوز در حال توسعه و الگوهای برتر فناوری هستیم".
در حوزه سلامت روان، این مفهوم حتی عمیقتر است.
اختلال اضطراب اغلب با "اگر"های فاجعهبار پر میشود: "اگر شکست بخورم چی؟" درمان شناختی-رفتاری (CBT)، به افراد کمک میکند این "اگر"ها را به "هنوز"های واقعبینانه تبدیل کنند.
مثلاً، "اگر شکست بخورم، هنوز فرصت یادگیری دارم". مطالعات منتشرشده در مجله آمریکایی روانشناسی نشان میدهد که این رویکرد، نرخ بهبودی و کاهش اضطراب را تا ۷۰ درصد افزایش میدهد.
برای والدین، "از اگر تا هنوز" میتواند در تربیت فرزندان مفید باشد.
به جای "اگر فرزندم موفق نشود"، تمرکز بر "هنوز در حال رشد است"، اعتمادبهنفس کودک را تقویت میکند.
تحقیقات دانشگاه هاروارد در مورد رشد ذهنی کودکان، تأکید میکند که تشویق "هنوز"، ذهنیت رشد (growth mindset) را پرورش میدهد، در مقابل ذهنیت ثابت که بر "اگر"های محدودکننده تکیه دارد.
رابطه "هنوز" و "اگر" با تابآوری همانند پلی از چالش به استقامت است.
تابآوری، یا resilience، ظرفیت انسان برای مقابله با سختیها، شکستها و تغییرات غیرمنتظره است.
در این فرآیند، دو کلمه ساده "اگر" و "هنوز" نقش کلیدی ایفا میکنند و رابطهای عمیق با تابآوری برقرار میسازند.
"اگر" نماد احتمالات شرطی و سناریوهای فرضی است؛ آن لحظهای که ذهن ما را به سوی "چه میشود اگر..." میبرد، مانند "اگر شغلم را از دست دهم، چه اتفاقی میافتد؟" این کلمه اغلب با اضطراب و ترس از ناشناختهها همراه است، اما در تابآوری، "اگر" به عنوان ابزاری برای آمادگی عمل میکند.
دکترمحمدرضا مقدسی پدر و بنیانگذار تاب آوری در ایران معتقد است بررسی "اگر"ها به ما کمک میکند سناریوهای بدترین حالت را پیشبینی کنیم و برنامهریزی کنیم، که این خود پایهای برای تابآوری است.
بدون "اگر"، ما در برابر شوکها آسیبپذیر میمانیم، اما با آن، میتوانیم ریسکها را ارزیابی و استراتژیهای پشتیبان بسازیم.
از سوی دیگر، "هنوز" حس تداوم و امید را القا میکند؛ آن به معنای "نه کاملاً تمام شده" است، مانند "هنوز فرصت دارم برای جبران".
این کلمه، زمان حال را به آینده متصل میکند و از ناامیدی جلوگیری مینماید.
در تابآوری، "هنوز" عامل انگیزشی است که شکست را موقت میبیند، نه دائمی.
تحقیقات دانشگاه پنسیلوانیا نشان میدهد افرادی با تابآوری بالا، بیشتر از "هنوز" استفاده میکنند تا ذهنیت رشد (growth mindset) را حفظ کنند، جایی که چالشها به عنوان فرصتی برای یادگیری دیده میشوند.
رابطه این دو با تابآوری در تعاملشان نهفته است:
"اگر" چالش را پیشبینی میکند، اما "هنوز" عبور از آن را ممکن میسازد.
مثلاً در مواجهه با شکست عاطفی، "اگر این رابطه تمام شود" اضطراب میآورد، اما "هنوز میتوانم خودم را بازسازی کنم" تابآوری را فعال میکند.
این ترکیب، طبق مدلهای CBT (درمان شناختی-رفتاری)، اضطراب شرطی را به عمل مقاوم تبدیل میکند.
"اگر" و "هنوز" با هم، تابآوری را از یک ویژگی ذاتی به مهارتی آموختنی تبدیل میکنند، و به ما یادآوری میکنند که زندگی پر از احتمالات ناتمام است.
با تمرین این رابطه، میتوانیم نه تنها دوام بیاوریم، بلکه قویتر شویم.
در فرهنگ فارسی، مفهوم "از اگر تا هنوز" در برخی داستانهای شاهنامه فردوسی بازتاب جذابیت مطالعاتی ویژه ای دارد.
قهرمانانی مانند رستم، همیشه با "اگر"های سرنوشت روبرو میشوند – "اگر این نبرد را ببازم؟" – اما با اراده "هنوز" پیش میروند.
این الگو و یا مواردی از این دست الهامبخش نسلهاست و نشان میدهد چگونه ادبیات ما، احتمالات را به واقعیت تبدیل میکند.
حالا، برای بهینهسازی این مفهوم در زندگی روزمره، بیایید یک چارچوب عملی پیشنهاد کنیم.
ابتدا، "اگر"های خود را فهرست کنید:
هر روز، سه سناریوی شرطی بنویسید که ذهنتان را مشغول کرده.
سپس، هر کدام را به "هنوز" تبدیل کنید:
"اگر شکست بخورم، هنوز میتوانم تلاش کنم".
این تمرین، بر اساس تکنیکهای ذهن آگاهی استرس را کاهش میدهد.
در تصمیمگیریهای بزرگ، مانند تغییر شغل، از "اگر" برای کاوش ریسکها استفاده کنید و با "هنوز" برای برنامهریزی گامها. مثلاً، "اگر شغل جدید مناسب نباشد، هنوز مهارتهایم را دارم".
تحقیقات در مجله هاروارد بیزینس ریویو نشان میدهد که رهبرانی که این تعادل را حفظ میکنند، ۴۰ درصد بیشتر موفق میشوند.
در آموزش، معلمان میتوانند از این مفهوم برای تشویق دانشآموزان استفاده کنند: به جای تمرکز بر "اگر نمرهام کم باشد"، بر "هنوز در حال یادگیری هستم" تأکید کنند.
با نگاهی به چالشهای جهانی، مفهوم "از اگر تا هنوز" حتی در مسائل زیستمحیطی کاربرد دارد.
"اگر تغییرات آبوهوایی ادامه یابد، فاجعه رخ میدهد"، اما "هنوز زمان برای اقدام داریم". گزارشهای سازمان ملل متحد بطور کلی تأکید میکنند که اقدامات حال، میتواند آینده را نجات دهد.
در سیاست، رهبرانی که "اگر"های دیپلماتیک را تصور میکنند و با "هنوز"های مذاکره پیش میروند، صلح را میسازند. تاریخ نشان میدهد که توافقهای صلح، از این فرآیند برخاستهاند.
خاتمه کلام اینکه "از اگر تا هنوز" یک دعوت به زندگی آگاهانه است.
این مفهوم ما را از بند گذشته رها میکند و به حال قدرتمند پیوند میزند. با بررسی احتمالات، ذهنمان را باز میکنیم، و با پذیرش ناتمامها، انگیزه میگیریم.
۱۱ بازدید
۰ امتیاز
۰ نظر
نظرات کاربران
هنوز هیچ نظری ثبت نشده است !
نظر شما چیست ؟!
شما نیز می توانید نظر خود را راجب این مقاله در زیر بنویسید !
نام کامل شما * :
نام کامل خود را وارد کنید !
آدرس ایمیل شما :
آدرس ایمیل خود را وارد کنید !
متن نظر شما :
نظر خود را به فارسی در بالا بنویسید !
کد امنیتی :
کد امنیتی روبرو را وارد نمایید !