تأثیر همسانگزینی بر تابآوری همسران
همسانگزینی، عامل بسیار مهمی در ایجاد تابآوری در زندگی مشترک است.
ازدواج، یکی از بنیادیترین و پیچیدهترین روابط انسانی است که نهتنها در سطح فردی، بلکه در سطح اجتماعی نیز اهمیت فراوانی دارد.
یکی از عوامل مهم در کیفیت و پایداری ازدواج، موضوع همسانگزینی است.
همسانگزینی در ازدواج به تمایل افراد برای انتخاب همسرانی گفته میشود که از نظر ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، تحصیلی، مذهبی و شخصیتی با آنان شباهت دارند. این شباهت، زمینهساز درک متقابل، هماهنگی در اهداف زندگی و ثبات در رابطه زناشویی است.
در کنار این مفهوم، اصطلاح دیگری به نام تابآوری همسران مطرح میشود که به توانایی زوجین در مقابله با مشکلات، بحرانها و فشارهای زندگی اشاره دارد. پژوهشهای متعددی نشان دادهاند که رابطهای مستقیم میان همسانگزینی و میزان تابآوری در زندگی زناشویی وجود دارد.
در این مقاله تلاش میشود تا با بررسی نظریهها و ابعاد مختلف، تأثیر همسانگزینی بر تابآوری همسران از جنبههای گوناگون روانشناختی، اجتماعی و فرهنگی تحلیل شود.
تابآوری در ازدواج مفهومی است که در دو دهه اخیر توجه روانشناسان و مشاوران خانواده را به خود جلب کرده است.
تابآوری به معنای توانایی سازگاری مثبت در برابر چالشها و سختیهای زندگی است.
همسران تابآور کسانی هستند که نهتنها در برابر مشکلات مقاومت میکنند، بلکه از بحرانها به عنوان فرصتی برای رشد و تقویت رابطه استفاده میکنند.
اما یکی از عواملی که میتواند زمینهساز تابآوری بالاتر در روابط زناشویی باشد، میزان همسانی میان زوجین است.
هنگامی که دو فرد از نظر ارزشها، باورها، تحصیلات، جایگاه اجتماعی یا اهداف زندگی با یکدیگر مشابهاند، درک مشترک بیشتری از شرایط زندگی دارند و این امر توان سازگاری آنان را افزایش میدهد.
در جامعهشناسی خانواده، همسانگزینی به عنوان پدیدهای طبیعی و اجتماعی مطرح است.
از دیرباز در جوامع انسانی، افراد تمایل داشتهاند با کسانی ازدواج کنند که از لحاظ طبقه اجتماعی، مذهب، فرهنگ یا قومیت با آنها مشابه باشند.
این انتخاب، نوعی سازوکار اجتماعی برای حفظ انسجام فرهنگی و بازتولید ساختار طبقاتی جامعه محسوب میشود.
در جامعه ایرانی نیز همسانگزینی بر پایه مذهب، فرهنگ، ارزشهای اخلاقی، سطح تحصیلات و وضعیت اقتصادی، یکی از معیارهای اصلی انتخاب همسر بوده است.
پژوهشهای داخلی نشان میدهد که هرچه شباهت میان همسران در این ابعاد بیشتر باشد، احتمال پایداری و رضایت زناشویی نیز افزایش مییابد.
از دیدگاه روانشناسی، همسانی میان زوجین به کاهش تعارضهای روزمره و افزایش احساس امنیت منجر میشود.
وقتی دو نفر ارزشها و نگرشهای مشابهی دارند، تصمیمگیری در مسائل مهم زندگی آسانتر میشود و تعارضها به جای جدال، به گفتوگو و تفاهم تبدیل میشوند.
این نوع همفکری، اساس تابآوری در برابر فشارهای زندگی است.
زوجهایی که از نظر فکری و شخصیتی به هم نزدیکاند، در مواجهه با بحرانها مانند مشکلات اقتصادی، بیماری یا چالشهای تربیت فرزند، به جای سرزنش یکدیگر، به همکاری و حمایت متقابل میپردازند.
در واقع، شباهت ارزشها و باورها، زمینهای برای همدلی و تحمل متقابل فراهم میکند.
نظریه تبادل اجتماعی که یکی از نظریههای مهم در جامعهشناسی ازدواج است، بیان میکند که روابط انسانی بر پایه تبادل منافع و پاداشها شکل میگیرد.
زمانی که دو فرد از نظر موقعیت اجتماعی یا اقتصادی همسان باشند، احساس عدالت در رابطه تقویت میشود و یکی از عوامل مهم فرسایش روانی، یعنی احساس نابرابری، از میان میرود. این عدالت و توازن باعث افزایش رضایت زناشویی و در نتیجه، تابآوری بالاتر در برابر مشکلات میشود.
از سوی دیگر، نظریه فیلتر ازدواج نیز تأکید دارد که انسانها در فرآیند انتخاب همسر از مجموعهای از فیلترها مانند مذهب، تحصیلات، پایگاه اجتماعی و ارزشهای اخلاقی استفاده میکنند.
عبور از این فیلترها، احتمال انتخاب فردی با ویژگیهای مشابه را افزایش میدهد و همین امر باعث ایجاد سازگاری پایدار میان زوجین میشود.
تابآوری همسران نتیجه تعامل میان ویژگیهای فردی و زمینههای اجتماعی و فرهنگی است.
همسانگزینی از طریق افزایش انسجام فرهنگی و کاهش تعارضات ارزشی، بستر اجتماعی مساعدی برای تابآوری ایجاد میکند.
در جامعهای که ارزشهای خانوادگی و سنتی هنوز اهمیت دارد، اختلاف فرهنگی یا طبقاتی میان همسران میتواند فشار روانی قابل توجهی ایجاد کند.
هنگامی که زوجها از دو خانواده یا دو طبقه فرهنگی بسیار متفاوت باشند، نوع نگاه آنها به مسائل اخلاقی، تربیتی و حتی تفریحی میتواند تضادهایی ایجاد کند که در بلندمدت استقامت روانی آنها را کاهش دهد. بنابراین همسانی فرهنگی و طبقاتی، نوعی عامل محافظتی برای دوام رابطه است.
از منظر روانشناسی شخصیت نیز همسانی اهمیت دارد.
وقتی ویژگیهای شخصیتی مانند درونگرایی یا برونگرایی، ثبات هیجانی یا مسئولیتپذیری در هر دو نفر مشابه باشد، آنها بهتر میتوانند رفتار یکدیگر را درک کنند.
این درک مشترک موجب کاهش سوءتفاهمها و افزایش حس همدلی میشود. همسرانی که از نظر ویژگیهای شخصیتی هماهنگاند، در زمان بحرانها کمتر به رفتارهای پرخاشگرانه یا اجتنابی روی میآورند. در نتیجه، سطح تابآوری آنها بالاتر است.
تحقیقات متعدد نشان داده است که در ازدواجهایی که همسانی در ارزشها، تحصیلات و موقعیت اجتماعی بیشتر است، میزان رضایت و ثبات رابطه نیز بالاتر است.
مطالعات نشان داده که همسانی در باورهای مذهبی، مهمترین عامل رضایت زناشویی در میان زوجهای ایرانی است.
این یافتهها نشان میدهد که شباهت در نظام اعتقادی باعث افزایش هماهنگی در تصمیمگیریها، نحوه تربیت فرزندان و سبک زندگی میشود و همین هماهنگی، عامل اصلی تابآوری خانوادگی است.
از بعد اقتصادی نیز، همسانگزینی نقش مهمی در تابآوری دارد.
اختلاف زیاد در سطح درآمد یا نوع شغل معمولاً منجر به تنشهای مالی میشود.
اما هنگامی که دو نفر از نظر وضعیت اقتصادی مشابه هستند، انتظارات مالیشان از یکدیگر واقعبینانهتر است.
در این شرایط، فشارهای مالی و اجتماعی کمتر منجر به تعارض میشود و همسران میتوانند با همکاری و صرفهجویی، مشکلات اقتصادی را پشت سر بگذارند.
تابآوری در ازدواج همچنین به میزان حمایت اجتماعی خانوادهها وابسته است.
زمانی که خانوادههای دو طرف از نظر فرهنگی و اقتصادی مشابهاند، تعاملات میان آنها نیز سادهتر و کمتنشتر است.
در چنین شرایطی، همسران در زمان بحرانها میتوانند روی حمایت خانوادههای خود حساب کنند.
این حمایت اجتماعی بهطور مستقیم موجب افزایش توان روانی برای مقابله با فشارهای زندگی میشود.
در مقابل، ازدواجهای ناهمسان، بهویژه ازدواجهای بینطبقاتی یا بینفرهنگی، معمولاً با چالشهای جدی میان خانوادهها همراهاند که میتواند منبع تنش و کاهش تابآوری باشد.
از دیدگاه روانشناسی مثبتنگر، تابآوری علاوه بر مقاومت در برابر مشکلات، توانایی رشد پس از بحران هم بشمار می آید.
زوجهایی که از نظر ارزشها و اهداف زندگی همساناند، معمولاً در زمان دشواریها به رشد مشترک دست مییابند.
برای مثال، در مواجهه با یک مشکل مالی یا بیماری، به جای سرزنش یکدیگر، به دنبال راهحلهای مشترک میروند و تجربههای سخت را به فرصتی برای تقویت رابطه تبدیل میکنند. در واقع، همسانی در طرز فکر و سبک مقابله با مشکلات، باعث میشود رابطه زناشویی به منبع قدرت روانی برای هر دو طرف تبدیل شود.
در مقابل، ناهمسانگزینی میتواند تابآوری را تضعیف کند.
هنگامی که همسران از نظر ارزشها و اهداف زندگی متفاوت هستند، در شرایط بحرانی نمیتوانند بهخوبی با یکدیگر همکاری کنند.
اختلاف در نگرشهای مذهبی، فرهنگی یا اقتصادی باعث میشود بحرانها به جای نزدیکتر کردن زوجین، آنها را از هم دور کند.
برای مثال، اگر یکی از همسران دیدگاه مادیگرایانه داشته باشد و دیگری زندگی سادهزیستانه را ترجیح دهد، در مواجهه با مشکلات مالی احتمال بروز سرزنش و ناسازگاری افزایش مییابد. در چنین شرایطی، تابآوری رابطه کاهش پیدا میکند.
از منظر نظری، نظریه مکملبودن نیز در اینجا اهمیت دارد.
این نظریه بیان میکند که گاهی تفاوتهای جزئی میتوانند به رشد رابطه کمک کنند، اما تنها در صورتی که در کنار آن شباهتهای بنیادی وجود داشته باشد.
به عبارت دیگر، تفاوتهای سطحی میتوانند مکمل باشند، اما در صورتی که ارزشها و اهداف زندگی مشترک باشند.
بنابراین، وجود حدی از تفاوت لازم است، ولی پایه و اساس تابآوری را شباهت در باورها و نگرشها تشکیل میدهد.
در جامعه امروز ایران، تغییرات فرهنگی، گسترش رسانهها و افزایش تحصیلات موجب شده که افراد معیارهای انتخاب همسر را بازنگری کنند.
با این حال، همسانگزینی همچنان یکی از عوامل تعیینکننده در موفقیت ازدواج باقی مانده است.
بسیاری از جوانان امروزی در کنار علاقه عاطفی، به شباهت در طرز فکر، سطح تحصیلات و دیدگاه مذهبی نیز اهمیت میدهند.
این تغییر نگرش نشان میدهد که نسل جدید، برخلاف تصور عمومی، به دنبال ازدواجهایی آگاهانه و همسطح است.
چنین ازدواجهایی در برابر بحرانهای زندگی مدرن مانند فشار اقتصادی، استرس شغلی و تغییرات اجتماعی، تابآوری بیشتری دارند.
ذکترمحمدرضا مقدسی بنیانگذار رسانه تاب آوری بر این باور است همسانی در زندگی از جمله تحصیلات، اهداف آینده، نگرش به خانواده، دینداری و دیدگاه مالی، پیشبینیکننده مهمی برای تابآوری زناشویی است. تفاوتهای شدید در این زمینهها، حتی اگر در ابتدا جذاب به نظر برسد، در درازمدت منجر به تعارض و خستگی روانی میشود.
به همین دلیل، در جلسات مشاوره پیش از ازدواج، یکی از محورهای اصلی بررسی، میزان همسانی میان دو فرد است.
تابآوری در زندگی مشترک علاوه بر شباهتها، به مهارتهای ارتباطی نیز وابسته است.
با این حال، همسانگزینی باعث میشود این مهارتها بهطور طبیعی راحتتر به کار گرفته شوند.
زمانی که دو نفر زبان مشترک فرهنگی و احساسی دارند، نیازی به توضیحهای پیچیده یا دفاع از ارزشهای خود ندارند.
آنها یکدیگر را بدون تلاش زیاد درک میکنند و این درک متقابل، توان مقابله با فشارها را چند برابر میکند.
همسانگزینی و تابآوری، دو مفهوم بههمپیوستهاند. همسانی در ازدواج بستر روانی، اجتماعی و فرهنگی لازم برای رشد تابآوری را فراهم میکند.
زوجهای همسان معمولاً از امنیت عاطفی و درک متقابل بالاتری برخوردارند و همین ویژگیها باعث میشود در برابر بحرانهای زندگی، پایدارتر و مقاومتر باشند.
در مقابل، ناهمسانگزینی ممکن است رابطه را شکنندهتر کند و ظرفیت تحمل در برابر استرسها را کاهش دهد.
البته باید توجه داشت که هیچ ازدواجی کاملاً بدون تفاوت نیست و وجود برخی اختلافها میتواند باعث پویایی رابطه شود، اما شباهت در اصول و ارزشهای بنیادی، شرط لازم برای دوام و تابآوری رابطه زناشویی است.
در جمعبندی میتوان گفت که همسانگزینی، عاملی کلیدی در ایجاد تابآوری در زندگی مشترک است.
شباهت در باورها، نگرشها، سطح تحصیلات و وضعیت اقتصادی باعث شکلگیری رابطهای متعادل و عمیق میشود که توان عبور از بحرانها را دارد.
همسرانی که درک متقابل، احترام متقابل و اهداف مشترک دارند، در برابر مشکلات نه تنها فرو نمیپاشند، بلکه رابطهشان عمیقتر میشود.
به بیان دیگر، همسانگزینی به زوجین این امکان را میدهد که از ازدواج، نه فقط بهعنوان یک رابطه عاطفی، بلکه بهعنوان پیمانی برای رشد، پایداری و تابآوری مشترک یاد کنند.
۱ بازدید
۰ امتیاز
۰ نظر
نظرات کاربران
هنوز هیچ نظری ثبت نشده است !
نظر شما چیست ؟!
شما نیز می توانید نظر خود را راجب این مقاله در زیر بنویسید !
نام کامل شما * :
نام کامل خود را وارد کنید !
آدرس ایمیل شما :
آدرس ایمیل خود را وارد کنید !
متن نظر شما :
نظر خود را به فارسی در بالا بنویسید !
کد امنیتی :
کد امنیتی روبرو را وارد نمایید !