پایگاه جمعیت همیاران
سلامت روان اجتماعی ایران
اضطراب اقلیمی چیست؟

اضطراب اقلیمی (Climate Anxiety) یا اضطراب ناشی از تغییرات آب‌و‌هوایی به حالتی گفته می‌شود که در آن فرد به‌طور مداوم یا متناوب دچار نگرانی، ترس، غم یا استرس درباره آینده‌ی زمین و پیامدهای تغییرات اقلیمی می‌شود.


زندگی در دوره‌ای که تغییرات اقلیمی شتاب یافته‌اند، همراه با تهدیدات مکرر نظیر سیل، خشکسالی، گرمایش جهانی و کم‌آبی، به تدریج بر روان انسان‌ها تأثیر می‌گذارد. این تأثیرات ممکن است ظریف و آرام آغاز شوند، اما با گذشت زمان و گسترش دغدغه‌ها، به «اضطراب اقلیمی» (climate anxiety) یا روان‌دردِ محیطی (eco-distress) تبدیل شوند.
در این نوشتار، ابتدا تأثیر نگرانی از آینده محیط زیست بر سلامت روان بررسی و سپس مفهوم «اضطراب اقلیمی» و احساس ناتوانی را تشریح و در نهایت راهکارها و روش‌هایی برای افزایش تاب‌آوری روانی در برابر استرس محیطی معرفی می‌شوند.

دکتر محمدرضا مقدسی مشاور عالی ماموریت ملی تاب آوری فرهنگی معتقد است اضطراب اقلیمی (Climate Anxiety) یا اضطراب ناشی از تغییرات آب‌و‌هوایی به حالتی گفته می‌شود که در آن فرد به‌طور مداوم یا متناوب دچار نگرانی، ترس، غم یا استرس درباره آینده‌ی زمین و پیامدهای تغییرات اقلیمی می‌شود.
به زبان ساده، اضطراب اقلیمی یعنی احساس نگرانی عمیق نسبت به وضعیت محیط زیست، گرمایش جهانی، نابودی گونه‌های جانوری، آلودگی هوا، کم‌آبی یا بلایای طبیعی — حتی زمانی که فرد مستقیماً در معرض آن‌ها نیست.
این نوع اضطراب معمولاً ترکیبی از چند احساس است:
  • ترس از آینده نامعلوم (چه بر سر سیاره و نسل‌های بعدی می‌آید؟)
    احساس گناه یا مسئولیت شخصی (آیا من در تخریب محیط سهم دارم؟)
    احساس ناتوانی یا درماندگی (تلاش‌های من تأثیری ندارد)
    غم محیطی (حس اندوه نسبت به از بین رفتن طبیعت و گونه‌ها)
از دید علمی، اضطراب اقلیمی در دسته‌ی اختلالات روانی رسمی قرار نمی‌گیرد، اما پژوهشگران آن را نوعی پاسخ هیجانی سالم اما دردناک به تهدیدی واقعی می‌دانند. این احساس می‌تواند هم جنبه‌ی سازنده داشته باشد (انگیزه برای اقدام و تغییر) و هم جنبه‌ی آسیب‌زا (اگر شدید و مزمن شود و مانع عملکرد روزمره گردد).


تأثیر نگرانی از بحران‌های محیطی بر سلامت روان

هنگامی که فرد به صورت مداوم در معرض اخبار مربوط به گرمایش جهانی، قطع جنگل، کاهش منابع آب، طغیان سیل و خشکسالی قرار می‌گیرد، ذهن او پیوسته در وضعیت هوشیاری و پیش‌بینی خطر باقی می‌ماند. این وضعیت می‌تواند به تدریج اضطراب، پریشانی عاطفی، اختلال خواب، کاهش انگیزه و احساس درماندگی را تقویت کند.

تحقیقات نشان داده‌اند که تغییرات اقلیمی می‌توانند به صورت مستقیم و غیرمستقیم سلامت روان را تحت تأثیر قرار دهند.
به‌طور مستقیم، بلایای طبیعی ناگهانی مانند سیل، طوفان یا آتش‌سوزی می‌توانند موجب اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، افسردگی، اضطراب حاد و احساس ترس شوند.
به‌طور غیرمستقیم، تأثیرات اقتصادی مانند کاهش درآمد، تخریب زیرساخت‌ها، مهاجرت اجباری، کاهش امنیت غذایی و نابرابری‌های اجتماعی، فشارهای روانی را افزایش می‌دهند.

به عنوان مثال، بررسی‌ها نشان می‌دهند که وقتی دما به بالای ۳۰ درجه سلسیوس می‌رسد، احتمال بروز اختلالات روانی مانند افسردگی و اضطراب افزایش می‌یابد. در یک مطالعه آمده است که افزایش یک درجه دما طی پنج سال، با افزایش تقریباً ۲٪ در شیوع مشکلات روانی همراه بوده است.
همچنین در نقاطی که مردم به خطوط راهنمای سلامت روان تلفنی مراجعه می‌کنند، در روزهای بسیار گرم یا بسیار سرد، تماس‌ها افزایش می‌یابند.

فراتر از این، ارتباطی بین «اضطراب اقلیمی» و علائم روانی مانند افسردگی، اضطراب عمومی و استرس دیده شده است. یک مرور سیستماتیک نشان داده است که بین eco-anxiety و فشار روانی، علائم افسردگی و اضطراب، همبستگی مثبت وجود دارد.

به علاوه، شرایط تغییر اقلیم می‌توانند درمان‌های روان‌پزشکی را نیز تحت تأثیر قرار دهند: گرما و رطوبت زیاد ممکن است اثر داروهای روانی را کم یا عوارض جانبی آن‌ها را تشدید کنند.

بنابراین، نگرانی مداوم درباره محیط زیست و تغییرات اقلیمی، برای برخی افراد به بار روانی مزمن تبدیل می‌شود که کیفیت زندگی و سلامت روانی آن‌ها را تهدید می‌کند.

اضطراب اقلیمی، حس ناتوانی و مفاهیم مرتبط

اضطراب اقلیمی چیست؟

اضطراب اقلیمی، یا به عبارت دیگر eco-anxiety، به احساس نگرانی، ترس، اضطراب یا پریشانی مداوم درباره تغییرات اقلیمی و آینده محیط زیست گفته می‌شود. این حالت وقتی شدت پیدا می‌کند که فرد نه تنها نگران باشد، بلکه احساس کند کنترلی بر واقعیت ندارد و آینده مبهم است.

نکته‌ای که در مطالعات آمده است این است که واژه «اضطراب» معمولاً رابطه قوی‌تری با علائم روانی نشان می‌دهد تا «نگرانی» صرف. در بررسی‌ها، وقتی مردم اضطراب اقلیمی شدیدی دارند (و نه فقط نگرانی نسبتاً سطحی)، ارتباط بیشتری با استرس، افسردگی و اضطراب عمومی دیده می‌شود.

مفاهیم مشابه: غم محیطی و سولستالژیا

علاوه بر اضطراب، مفاهیمی مانند «غم محیطی» (ecological grief) و «سولستالژیا» (solastalgia) مطرح شده‌اند. غم محیطی به احساسی از سوگواری و فقدان نسبت به محیط طبیعی به علت تخریب آن اشاره دارد. سولستالژیا به اضطراب یا نارضایتی ای گفته می‌شود که فرد در هنگام تغییرات زیست‌محیطی در محل زندگی خود احساس می‌کند — نوعی «دلتنگی در خانه» در حالی که هنوز خانه‌اش همین جاست اما تغییر یافته است.

در واقع، شخص ممکن است احساس کند که همان جایی که زندگی می‌کند در حال تغییر است و این تغییر آسیب‌رسان است، اما نمی‌تواند از آن فرار کند — این احساس می‌تواند آزاردهنده باشد.

 حس ناتوانی و درماندگی

یکی از وجوه اصلی بار روانی بحران اقلیمی، حس ناتوانی است: احساس اینکه «من نمی‌توانم کاری انجام دهم»، «نیروی من ناکافی است»، «چرا باید نگران باشم وقتی تصمیم‌گیرندگان کاری نمی‌کنند». چنین احساساتی می‌توانند به دوگانگی هیجانی، سرخوردگی و افسردگی منجر شوند.

چنین احساسی می‌تواند با چند عامل تقویت شود: گستردگی مشکل، تاثیر جمعی آن، تأخیر بین علت و اثر، و نبود بازخورد مستقیم از اقدام‌های فردی. مسائل محیطی اغلب پیچیده‌اند و تغییرات مثبت فردی به تنهایی نمی‌تواند به سرعت اثرگذار باشد — این امر افراد را به این نتیجه می‌رساند که تلاش‌هایشان بی‌فایده است.

مطالعه‌ای در میان دانشجویان نشان داد کسانی که اضطراب اقلیمی بالاتری داشتند، در برنامه‌ریزی برای آینده—چه در حوزه شغلی، چه خانواده، چه محل زندگی—‌ تأثیر بیشتری از تغییرات اقلیمی در نظر می‌گرفتند.
این نشان می‌دهد نه تنها اضطراب بر روان تأثیر دارد، بلکه انتخاب‌ها و مسیر زندگی افراد را نیز شکل می‌دهد.

 تنوع افراد و گروه‌های آسیب‌پذیر

همه افراد به یک اندازه با اضطراب اقلیمی مواجه نمی‌شوند. مطالعات نشان داده‌اند که جوانان به ویژه در معرض این شکل از اضطراب‌اند. در یک نظرسنجی جهانی، بیش از نیمی از افراد بین ۱۶ تا ۲۵ سال درباره تغییرات اقلیمی احساس «غم زیاد یا خشم» کرده‌اند و نزدیک به نیمی گفته‌اند این احساسات بر فعالیت روزانه‌شان تأثیر گذاشته است.

جمعیت‌هایی که پیش‌تر از نظر اقتصادی، اجتماعی یا جغرافیایی آسیب‌پذیرتر بودند، ممکن است بار روانی بیشتری تحمل کنند. کسانی که در مناطق مستعد سیل یا خشکسالی زندگی می‌کنند، کشاورزان یا جوامع ساحلی، ممکن است مستقیماً اثرات بحران اقلیمی را تجربه کنند و اضطراب آن برایشان ملموس‌تر باشد.به علاوه، افراد مبتلا به اختلالات روانی پیشین ممکن است حساس‌تر باشند و منابع روانی‌شان بیشتر تخلیه شود.

 راهکارهایی برای افزایش تاب‌آوری روانی در برابر استرس محیطی

با وجود آن که اضطراب اقلیمی می‌تواند بار سنگینی باشد، ولی انسان‌ها قابلیت انعطاف و تاب‌آوری دارند. در ادامه چند راهکار عملی و نظری برای تقویت تاب‌آوری روانی در مقابل استرس محیطی ارائه می‌شود.

پذیرش احساسات و آگاهی ذهنی

اولین گام این است که بدانیم احساس اضطراب، ترس یا غمی که درباره محیط زیست داریم، طبیعی است. پذیرش این احساسات به معنای تسلیم نیست بلکه به معنای کنار آمدن با واقعیت روانی درونی است.

تمرین‌های آگاهی ذهنی (mindfulness) و تنفس عمیق می‌توانند کمک کنند تا فرد از چرخه افکاری که دائماً به بحران محیطی بازمی‌گردند، فاصله بگیرد. تمرکز بر لحظه کنونی، مشاهده افکار بدون قضاوت و بازگشت آگاهانه به تنفس، می‌تواند کمک کند اضطراب کاهش یابد.

نوشتن احساسات و افکار در قالب روزنامه روانی یا «نامه به آینده» نیز می‌تواند به کاهش فشار عاطفی کمک کند. تمرینی که در برخی مطالعات محلی نشان داده است که شدت احساسات منفی را کاهش می‌دهد و احساس امید و تعلق را تقویت می‌کند.

آموزش و به دست آوردن دانش فعال

یکی از عوامل تسکین‌دهنده اضطراب، تبدیل نگرانی و سوال به دانش و اقدام است. آگاهی یافتن درباره‌ی راهکارهای واقعی مقابله با تغییرات اقلیمی، اقداماتی که دولت‌ها، نهادها و جوامع انجام می‌دهند یا می‌توانند انجام دهند، می‌تواند فرد را از حالت فاعل منفعل به فاعل آگاه تبدیل کند.

مطالعه مستندات علمی، پیگیری اخبار محلی درباره اقدامات محیط زیستی، آشنایی با پروژه‌های شهری یا محلی منطقه زندگی فرد و شناخت فرصت‌های مشارکت، همه می‌توانند حس کنترل و امید را افزایش دهند.

اقدام‌های معنادار، حتی کوچک

اگرچه تأثیر فرد بر مسئله کلی تغییرات اقلیمی محدود است، اما انجام اقدامات معنادار می‌تواند به روان فرد کمک کند. کاستن از مصرف انرژی، استفاده از حمل‌ونقل عمومی، بازیافت، کاهش ضایعات، یا حمایت از سیاست‌ها و نهادهایی که به پایداری می‌پردازند، می‌تواند حس مشارکت و کنش را تقویت کند.

تحقیقی نشان داده است که اضطراب اقلیمی با رفتارهای محیطی مثبت همبستگی دارد — یعنی بسیاری از افرادی که اضطراب دارند، برای کاهش تأثیرات اقدام می‌کنند. مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی، کمپین‌ها یا گروه‌های محیط زیستی نیز تأثیر دوگانه دارد: از یک سو عمل مؤثر است، از سوی دیگر باعث ارتباط اجتماعی و احساس همراهی می‌شود که خود منبع تاب‌آوری است.

نکته مهم این است که اقدامات باید همخوان با ارزش‌ها و توان افراد باشند تا به جای فشار بیشتر، احساس امید و کفایت ایجاد کنند.

گسترش شبکه اجتماعی و حمایت اجتماعی

حمایت عاطفی از سوی دوستان، خانواده و جامعه می‌تواند تا حد زیادی بار روانی را کاهش دهد. گفتگو کردن درباره احساسات محیطی با افرادی که نگرانی مشابه دارند، می‌تواند باعث احساس «من تنها نیستم» شود و فشار عاطفی را سبک‌تر کند.

گروه‌های همفکر، انجمن‌های محلی، گردشگری سبز، یا پروژه‌های گروهی محیط زیستی می‌توانند فضایی برای اشتراک تجربه، تأمل جمعی و همدلی فراهم کنند. همچنین، کارکرد مشاوره، روان‌درمانی و گفتمان آزاد در این زمینه به افراد کمک می‌کند تا احساساتشان را ساختار دهند و راهکارهای مقابله‌ای مناسب بیابند.

 تمرین‌های روانی و سبک زندگی سالم

رفتارهایی که به سلامت عمومی ذهن کمک می‌کنند، در برابر استرس محیطی هم مؤثرند. خواب کافی، تغذیه مناسب، فعالیت بدنی منظم، تفریح و تماس با طبیعت (تا حد ممکن) می‌توانند ظرفیت روانی را بالا ببرند.

تمرین‌های آرام‌سازی مانند یوگا، مدیتیشن، تن آرامی عضلانی و پیاده‌روی در طبیعت حتی اگر کوتاه باشد، می‌تواند به کاهش تنش ذهنی کمک کند. برخی مطالعات پیشنهاد می‌کنند استفاده از این روش‌ها می‌تواند استرس روانی ناشی از تغییرات اقلیمی را کاهش دهد.

همچنین ایجاد «زمان خاموشی دیجیتال» برای دوری از بمباران خبری محیط‌زیستی مفید است؛ بخش‌هایی از روز را بدون دسترسی به اخباری درباره بحران‌های اقلیمی بگذرانید تا مغز فرصت بازیابی یابد.

معنا و ارزش‌گذاری دوباره

واکنش روانی قوی‌تر زمانی حاصل می‌شود که فرد بتواند کاری از راه ارزش‌های شخصی انجام دهد. بازنگری در ارزش‌ها، معنا دادن به زندگی و تعریف اهداف نو متناسب با دوران بحرانی، به فرد کمک می‌کند تا «چرا بودن» خود را تقویت کند.

برخی افراد هستند که در مواجهه با اضطراب اقلیمی، وارد «رشد پس از آسیب» می‌شوند: یعنی از دل بحران، معناهای جدید، آگاهی زیست‌محیطی بیشتر و انگیزه برای اقدام اجتماعی ایجاد می‌کنند.

همچنین، تمرکز بر آنچه می‌توان کنترل کرد و پذیرش آنچه نمی‌توان، به تقویت روان کمک می‌کند. به جای غرق شدن در نگرانی درباره آینده‌ای که در دست ما نیست، بهتر است توجه خود را به بخش‌هایی که امکان تأثیر داریم معطوف کنیم.

 پشتیبانی از سطح جمعی و سیستم‌ها

ساختارهای اجتماعی، نهادهای شهری، سازمان‌ها و دولت‌ها نیز به ایجاد زیرساخت‌هایی بپردازند که سلامت روانی را در مواجهه با تغییرات اقلیمی تقویت کنند.
چرا که تاب آوری علاوه بر سطوح فردی در لایه های سازمانی و اجتماعی هم موضوعیت دارد.

برای مثال، فراهم کردن دسترسی به خدمات سلامت روان در جوامع آسیب‌پذیر، آموزش روانشناسان و روان‌درمانگران در زمینه اضطراب اقلیمی، ایجاد فضاهای سبز شهری، برنامه‌های مشارکتی محیط زیستی، تدابیر اقلیمی محلی، سیاست‌گذاری شفاف و مشارکتی، همگی می‌توانند به کاهش بار روانی کمک کنند.

در حوزه آموزشی نیز ادغام مسائل مربوط به سلامت روان و تغییرات اقلیمی در برنامه‌های درسی مدارس و دانشگاه‌ها، باعث می‌شود نسل جدید نه تنها دانش اقلیمی بیاموزد بلکه ابزار روانی مقابله با اضطراب محیطی را نیز در خود پرورش دهد.
دکتر محمدرضا مقدسی پدر و بنیانگذار تاب آوری ایران تاکید میکند نگرانی درباره آینده محیط زیست، بلایای طبیعی و تغییرات اقلیمی، اگر به درستی مدیریت نشود، می‌تواند به اضطراب اقلیمی، استرس مزمن و کاهش کیفیت زندگی روانی منجر شود. اما این تأثیر قطعی نیست؛ انسان‌ها ظرفیت تاب‌آوری دارند و با راهبردهای مناسب می‌توان این بار روانی را کاهش داد و آن را به یک محرک برای کنش معنی‌دار تبدیل کرد.

در سطح فردی، پذیرش احساسات، تمرین ذهن‌آگاهی، نوشتار احساسات، انجام اقدامات کوچک و معنادار، بهره‌مندی از حمایت اجتماعی و مراقبت از سلامت جسم و روان، کلیدهایی برای افزایش تاب‌آوری هستند. در سطح جمعی، نهادها و نظام‌ها باید شرایطی فراهم آورند که امکانات روانی مقاومتی بیشتر در جامعه تقویت شود: توسعه خدمات روانی، سیاست‌های مشارکتی محیط زیستی، افزایش آگاهی عمومی و ایجاد فضاهای تعامل و همدلی.
   


۴ بازدید


۱ امتیاز


۰ نظر
نظرات کاربران


هنوز هیچ نظری ثبت نشده است !
نظر شما چیست ؟!
شما نیز می توانید نظر خود را راجب این مقاله در زیر بنویسید !
نام کامل شما * :
نام کامل خود را وارد کنید !
آدرس ایمیل شما :
آدرس ایمیل خود را وارد کنید !
متن نظر شما :
نظر خود را به فارسی در بالا بنویسید !
کد امنیتی :
کد امنیتی روبرو را وارد نمایید !
انسان خوشبخت نمی شود اگر برای خوشبختی دیگران نکوشد !
شما هم می توانید در این کار سهیم باشید ! کمک های مالی شما مایه دلگرمی ماست !
دریافت کمک های مردمی
جمعیت همیاران سلامت روان اجتماعی ایران
جمعیت همیاران سلامت روان با هدف افزایش توانمندی اقشار مختلف جامعه در راستای افزایش سطح سلامت روان و پیشگیری از آسیب های اجتماعی فعالیت می نماید. باور ما بر این است که با افزایش مشارکت جویی و احترام به خرد جمعی و رویکرد تسهیل گرانه می توانیم در ارتقای سطح کیفیت زندگی اقشار جامعه تاثیر داشته باشیم. این سایت با همت و تلاش و پیگیری مستمر جناب آقای حمید بیخسته مدیر روابط عمومی جمعیت همیاران سلامت روان اجتماعی کشور در سال 1395 راه اندازی گردید.
تمامی حقوق محفوظ و متعلق به جمعیت همیاران سلامت روان اجتماعی ایران می باشد .
Copyright © 2015 for HamyaranIran.ir , By SmProgram web Developer , All rights reserved .